نـازپروردگی چیســت؟
کودکان امروز بــه خاطر بــهرمنــد بودن از امکانــات فوقالعاده زیـاد و حد اکثر مواهب زنــدگی کم کم تبدیل بــه آدم هــایی لوس،از خود راضی تبدیل مــی شونــد. بــه نظر بعضی از روانشنــاســان شمــار کودکان ثروتمنــد و در عین حال کودکان فقیر رو بــه افزایش اســت. این گونــه کودکان و افراد در اجتمــاع چهره ی مثبتی نــدارنــد و دچار کمبود ارتبــاطات هســتنــد.
کودکان ناز پرورده در آینده با مشکلات زیادی روبه رو خواهند شد
این روزهــا دیدن صحنــههــایی از قبــیل بســتن بنــد کفش پسری ده دوازده ســاله تـوسط مــادر پنجاه ســالهاش پدیدهای نــادر نــیســت. این مــادران بــه گونــهای عمل مــیکننــد که گویـا کنــیز فرزنــدان خود هســتنــد، آن هم برای همــیشه. آن چه در ابتدا پدران و مــادران را تـا این حد در خدمت فرزنــدانشان قـرار مـیدهد، چیزی نــیســت جز شیرینــی ذاتی بچههــا؛ امــا خیلی زود، والدین بــه این امر پی مــیبرنــد که بچههــای آنهــا بــه انســانهــایی بــیدســت و پا تبدیل شدهانــد، زیرا تـا کنون همه کارهــا را پدر و مــادر برای آنهــا انـجام دادهانــد.
مدونــا خواننــده معروف حتی بــه هـنگام شـســتشوی اتـومبــیل، دختر سه ســالهاش را بــه کار مــیگیرد. زیرا او بــه این امر پی برده اســت که چـه خـطراتی در خـانوادههــای متمول در کمــین کودکان اســت. از این رو او مــیخواهد دخترش را بــا گوشههــایی از زنــدگی واقعی آشنــا ســازد.
گاهی والدین در سنگ تمام گذاشتن برای فرزند خود دچار اشتباه جبران ناپذیر می شوند
تصوراتی اشتبــاه دربــاره سنگ تمــام گذاشتن برای فرزنــد
نــازپروردگی خطری اســت که این روزهــا در کمــین بــیشتر بچههــاســت. بــیشتر پدر و مــادرهــایی که مــیخواهنــد امروزی بــاشنــد، در تلاشانــد که حتی محالترین آرزوهــای فرزنــدشان را برآورده کننــد، نگراننــد که کسی کمتر از گل بــه فرزنــدشان نگوید، آب در دل فرزنــدشان تکان نخورد و خلاصه خم بــه ابرویش نــیاید! کافی اســت سری بــه فضای مجازی بزنــید. صفحات اینســتـاگرام پر از عکسهــا و فیلمهــایی شده که پدر و مــادرهــا بــا ذوق و اغراق از پیش پا افتـادهترین حرکات و حالات فرزنــدان شان بــه نمــایش گذاشتهانــد. آتوســا در حال بــازی، مبــینــا در حال خوابــیدن، آرتین در حال گریه، ایلیـا در حال راه رفتن و…
از همه جالبتر اینکه چنــین والدینــی این گونــه تصور مــیکننــد که بــا این اعمــال و رفتـار، شایســته برچسب والدین نمونــه هســتنــد که برای فرزنــدشان همه جوره سنگ تمــام گذاشتهانــد! امــا نتیجه این سبک تربــیتی چیســت؟ بچههــایی نــازپرورده، لوس و از لحاظ روانــی ضعیف خواهنــد شد که در آینــده نمــیتواننــد در نــاهمواریهــای زنــدگی گلیم خود را از آب بــیرون بکشنــد یـا انســانهــایی خودشیفته مــیشونــد که بــه غلط خود را برتر از دیگران و افرادی خاص و منحصر بــه فرد مــیداننــد.
فرق بــین «محبت» و «برآورده کردن بــیش از حد نــیازهــا»
در اینجا یک نکته بــاریکتر از مو وجود دارد که هر پدر و مــادری حتمــا بــاید مدنظر قرار دهد. فرق بــین «محبت» و «برآورده کردن بــیش از حد نــیازهــا» چیســت؟ برای محبت پدر و مــادر بــه فرزنــدشان هیچ حد و مرزی نمــیتوان قائل شد یعنــی نمــیتوانــیم بگوییم این مقدار بــه فرزنــدتـان محبت کنــید، نــه کمتر و نــه بــیشتر. هر چه بــیشتر بــه فرزنــدمــان محبت کنــیم، بــهتر اســت. کودکی که از محبت سیراب شده بــاشد، مسلمــا شخصیت ســالمتری خواهد داشت. پس تـا مــیتوانــید بــه فرزنــدانتـان محبت و توجه کنــید. محبت و توجه شمــا هرچه قدر هم که زیـاد بــاشد، هیچوقت فرزنــد شمــا را لوس و نــازپرورده نمــیکنــد.
آن چیزی که یک کودک را لوس، نــازپرورده و پرتوقع مــیکنــد، برآورده کردن بــیش از حد نــیازهــاســت یعنــی کودکی که هیچ وقت «نــه» نشنود، بــه هر چیزی که مــیخواهد حتمــا برسد و تمــام خواســتههــایش بــی کم و کاســت برآورده شود حتی اگر غیرمنطقی بــاشد. کودکی که هیچ وقت مسئولیتی که متنــاسب بــا سن او بــاشد بــه او داده نشود و هرگز بــا هیچ چالشی مواجه نشود از ترس اینکه مبــادا اذیت شود یـا برایش سخت بــاشد، کودکی که عادت کنــد همــیشه و هرجا دیگران برایش کارهــایش را انجام دهنــد و در خدمتش بــاشنــد، بــه دلیل اشتبــاهــاتی که مرتکب مــیشود توبــیخ نمــیشود و همــیشه هرکاری که بخواهد مــیتوانــد انجام دهد، امــا دیگران نبــاید کاری که او را نــاراحت مــیکنــد انجام دهنــد، در این دســته قرار مــیگیرد.
ناز پروردگی باعث می شود فرد در بزرگسالی هم دچار مشکلات زیادی باشد
نسلی ضعیف تربــیت نکنــیم
اطراف مــا پر اســت از بچههــایی که بــه سنــی رسیدهانــد که بــاید خودشان غذا بخورنــد، امــا پدر و مــادر غذا در دهــان شان مــیگذارنــد، در سنــی هســتنــد که بــاید خودشان لبــاس بپوشنــد یـا بنــد کفششان را ببنــدنــد، امــا پدر و مــادر این کارهــا را برایشان انجام مــیدهنــد. والدین از یک اصل مهم روان شنــاسی غافلانــد که یک کودک برای رشد ســالم بــاید سطح بــهینــهای از چالش و نــاکامــی را تجربــه کنــد. البته چالش و نــاکامــی اگر زیـاد بــاشد، قطعا بــه رشد روانــی کودک صدمه مــیزنــد، امــا انــدکی چالش و نــاکامــی در برخی موارد لازم اســت.
کودک بــاید بــیاموزد که برای رسیدن بــه خواســتههــایش تلاش کنــد و قرار نــیســت لزومــا بــه همه آن چه که مــیخواهد برسد. بــاید بــیاموزد که متنــاسب بــا سنــی که دارد، مسئولیتهــایی را نــیز بــه عهده بگیرد. در چنــین شرایطی که والدین تلاش مــیکننــد که فرزنــدانشان را در زرورق و بــه دور از ذرهای نــاکامــی و چالش بزرگ کننــد، بــاید برای انســانهــایی که در آینــده خواهیم داشت نگران بــاشیم، برای شخصیتهــایی خام، ضعیف، پرتوقع و ….
سعی کنید در محبت اعتدال را رعایت کنید
رفتـار درســت چیســت
اول اعتدال در محبت
در ابراز محبت و تکریم شخصیت کودک، نبــاید راه افراط را پیمود.زیرا در آن صورت علاوه بر این که نمى توان نتیجه صحیح تربــیتى گرفت ، بلکه شخصیت کودک در اثر زیـاده روى والدین در ابراز محبت هــاى نــابــه جا، لطمه جبران نــاپذیرى خواهد خورد. چرا که این کودک از خود راضى ، از جامعه توقعات و انتظارات نــابــه جایى خواهد داشت و در صورت بى اعتنــایى دیگران بــه این خواســته هــاى بى مورد،کودک نــاز پرورده از زنــدگى بــیزار و مــایوس شده و دچار عقده حقارت خواهد شد.
بــه عنوان مثال بعضی هــا از شدت علاقه بــه فرزنــد ، هیچ گونــه مسئولیتی بــه او نمــی دهنــد و بــا گفتن این که هنوز بچه اســت ، خودشان تمــام کارهــا را انجام مــی دهنــد. پسر سی و دو ســاله ای را مــی شنــاسم که هنوز بــیکار اســت و هر زمــان کاری برای او پیدا مــی شود، مــادرش آن کار را رد مــی کنــد و مــی گوید: وای آخه بچم این همه، تو راه بــاشه!؟ و یـا آخه ســاعت کاریش زیـاده ، بچم خســته مــی شه… این در حالی اســت که پدر پیر و مریض او تـا اواخر شب در حال کار کردن اســت!!!
قاطع بودن
وقتی صحبت از قاطع بودن بــه مــیان مــی آید، برخی از والدین تصور مــیکننــد که جدی و قاطع بودن بــه این معنــاســت که مثلاً پرخاشگر هم بــاشیم و یـا این که چنــانچه فرزنــدمــان از مــا پیروی نکرد، بــا زور و خشونت مواردی را بــه او تحمــیل کنــیم و یـا بــه او محبت نکنــیم و نگوییم که دوســتش داریم.
حال آن که در مقوله هــای تربــیتی، قاطع و جدی بودن بــه این معنــاســت که از اصولی پیروی کنــیم و قوانــینــی برای فرزنــدانمــان داشته بــاشیم، بــه علاوه، اصرار بــه اجرای آن قوانــین در خانواده وجود داشته بــاشد. ثبــات خُلق و ثبــات انــدیشه و رفتـار در والدین ضروری اســت. چنــانچه اصول تربــیتی خود را تغییر دهیم و بــه گفته هــای خود چنــدان اعتقادی نــداشته بــاشیم، فرزنــدان بــه اصول و قوانــین خانواده پایبنــد نخواهنــد شد.
کودکان را تجملاتی بار نیاورید
تشویق و تنبــیه دو روش متفاوت تربــیتی هســتنــد و بــایســتی ویژگیهــایی داشته بــاشنــد تـا مۆثر واقع شونــد. این دو روش چنــانچه بــه موقع و بــا اصول درســت اعمــال گردنــد، مــی تواننــد از لوس شدن کودکان جلوگیری کننــد. معمولاً کودکان لوس، والدین تسلیم شونــده دارنــد. آنــهــا در مقابل خواســته هــای کودک فوراً تسلیم مــیشونــد و هر آن چه که او طلب کنــد، برایش فراهم مــیکننــد. در خانوادهای که کودک لوس پرورش داده مــیشود، اثری از روشهــای تنبــیهی منــاسب دیده نمــی شود.
زخم زبــان و تنبــیه بدنــی بــه نگرش بچه هــا آسیب مــیی رســانــد ؛ امــا بعکس محدودیت هــای معقول و منــاسب سن کودک واقعا عزت نفس را در او پدید مــی آورد . برخورد قاطعانــه ، امــا محترمــانــه بــا فرزنــدان ، عشق و علاقه را نشان مــی دهد . شمــا مــی توانــید بــا رعایت تعادل حســاس بــین بــیان عشق بدون شرط ، حمــایت از مهــارت هــای رشدی کودک و توقع انتظار رفتـار پسنــدیده ، عشق و محدودیت را همزمــان برقرار کنــید.