رحلت پیام آور خوبی هـا پیامبر اکــرم (ص) | حضرت محمد ص در چنـد سالگی فوت کــرد؟
سخن گفتن از نبی مکــرم اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) آسان نیســت زیرا این شخصیت والامقام برترین آفریـده حضرت باری تعالی ســت. سایت کافه تمشک وفات پیامبر اکــرم (ص) و هـمچنین شهـادت حضرت امـام حسن مجتبی (ع) بـه تمـام مسلمـانان جهـان تسلیت عرض مـی نمـایـد. امروز ۲۵ مهرماه مصادف است با ۲۸ صفر و سالروز وفات حضرت محمد مصطفی(ص) می باشد.
حضرت محمد (ص) پیامبر خوبی هـا و مهربانی
تاریخ وفات پیامبر اکــرم (ص)
تشیع و تسنن درباره تاریخ رحلت حضرت محمد صلی الله علیه و آله ، اتفاق نظر نـدارنـد. تاریخ شناسان و مورخین تشیع بـه پیروى از امـامـان علیهـم السلام، تاریخ رحلت آن حضرت را روز دوشنبـه ۲۸ صفر سال یازدهـم هجرى قمرى مـی داننـد، امـا علمـاى اهل سنت آن را در مـاه ربیع الاول عنوان مـی کـننـد و در این که چه روزى از ربیع الاول اســت، اختلاف نظر دارنـد. عده ای روز اول ربیع الاول، بعضی روز دوم و بعضی روز دوازدهـم و عده اى روز دیگرى از این مـاه را عنوان کــرده انـد. در این باره شیخ عباس قمـی گفته اســت اکثر علمـاى تسنن آن را در روز دوازدهـم مـاه ربیع الأوّل مـی داننـد.
علت وفات پیامبر اکــرم (ص)
دلایل زیادی مبنی بر این کـه رحلت حضرت محمد (ص) بخاطر خوردن سم بوده اســت وجود دارد. این دلایل، از تواتر معنوی هســتنـد؛ یعنی با آن کـه الفاظ و توصیفات آنهـا کاملاً بـه یکدیگر شبیه نیســتنـد، امـا از جمع آنهـا، مـی توان موضوع مورد بحث را اثبات کــرد. از آن جمله امـام صادق (ع) مـی فرمـاینـد: یک زن یهودی ایشان را با این سردســت گوسفنـد(غذای مورد علاقه آن حضرت) مسموم کــردنـد.
در جایی دیگر نیز آن حضرت فرموده انـد: “حضرت محمد (ص) در جریان جنگ خیبر مسموم شده اســت و هنگام وفات شان بیان فرمودنـد کـه لقمه ای کـه آن روز در خیبر خورده ام، اکـنون اعضای بدنم را نابود کــرده اســت و هیچ پیامبر و جانشین وی نیســت، مگر این کـه با شهـادت از دنیا برود”.در این روایت، علاوه بر بیان شدن صریح بـه مسموم شدن پیامبر خدا (ص) و شهـادت ایشان بخاطر مسمومـیت، بـه یک اصل کلی نیز اشاره شده اســت کـه مرگ تمـام پیامبران و اوصیا آنان با شهـادت بوده اســت و هیچ کدام، با مرگ طبیعی از دنیا نخواهنـد رفت.
حضرت محمد (ص) پیامبر خوبی هـا و مهربانی
علاوه بر روایات شیعیان، روایات فراوانی در کتب اهل سنت وجود دارد کـه موضوع وفات حضرت محمد (ص) را تأییـد مـی نمـایـد کـه بـه سه مورد آن اشاره مـی کـنیم:
روایت اول:
در معتبرترین کتاب اهل تسنن، نقل شده کـه حضرت محمد (ص) در بیمـاری کـه منجر بـه رحلتشان شد، خطاب بـه هـمسرشان عایشه فرمودنـد: ” درد ناشی از غذای مسمومـی را کـه در خیبر خورده ام، در بدنم احساس مـی کــردم و حالا وقت آن فرا رسیـده کـه آن سم، مرا از پای درآورد”. هـمـین موضوع در « سنن الدارمـی» نیز بیان شده اســت. علاوه بر این کـه در این کتاب، بـه شهـادت برخی از اصحاب حضرت محمد (ص)، بر اثر خوردن هـمـان غذای مسموم نیز اشاره نموده اســت.
روایت دوم:
احمد بن حنبل در مسنـد خود، مـاجرایی را نقل مـی کـنـد کـه طی آن، خانمـی بـه نام «ام مبشر» کـه فرزنـدش بـه دلیل خوردن غذای مسموم بـه هـمراه پیامبر (ص)، بـه شهـادت رسیـده بود؛ در ایام بیمـاری ایشان بـه عیادتشان آمد و اظهـار نمود کـه من احتمـال مـی دهـم کـه بیمـاری شمـا از هـمـان غذای مسمومـی باشد کـه فرزنـد مرا بـه شهـادت رسانـد! پیامبر (ص) در پاسخ بـه او فرمودنـد کـه من نیز دلیلی غیر از مسمومـیت، برای بیمـاری خود نمـی بینم و نزدیک اســت کـه من را از پای در آورد.
مرحوم مجلسی هـم با روایتی تقریبا مشابـه با این روایت گفته انـد کـه بـه هـمـین خاطر اســت کـه مسلمـانان عقیـده دارنـد علاوه بر فضیلت نبوت کـه بـه پیامبر (ص) هدیه داده شده، ایشان بـه درجه شهـادت نیز نائل آمده انـد.
روایت سوم:
محمد بن سعد کـه از قدیمـی ترین مورخان مسلمـان اســت، مـاجرای مسمومـیت حضرت محمد (ص) را این گونه بیان مـی کـنـد: هنگامـی کـه حضرت محمد (ص)، خیبر را فتح کــردنـد و اوضاع عادی شد، زنی یهودی بـه نام زینب کـه برادرزاده مرحب بود و در جنگ خیبر کشته شده بود، از دیگران مـی پرسیـد کـه پیامبر اکــرم (ص) کدام قسمت از گوسفنـد را بیشتر دوســت دارنـد؟ و پاسخ شنیـد کـه آن حضرت سر دســت آن را دوســت دارنـد.
پس آن زن، گوسفنـدی را ذبح و تکـه تکـه کــرد و بعد از مشورت با یهودیان در مورد انواع سم هـا، سمـی کـه تمـام یهودیان معتقد بودنـد، کسی از آن جان سالم بـه در نمـی برد انتخاب کــرده و سردســت هـا را مسموم نمود. هنگامـی کـه آفتاب غروب کــرده بود و حضرت محمد (ص) نمـاز مغرب را بـه جمـاعت اقامه فرمودنـد و در حال بازگشت بودنـد، آن زن یهودی را دیـدنـد کـه نشســته اســت! پیامبر (ص) پرسیـدنـد و او جواب داد کـه هدیه ای برایتان دارم! حضرت محمد (ص) با قبول هدیه ازآن زن، بـه هـمراه اصحابش بر سر سفره مشغول غذا خوردن شدنـد . پس از مدتی، پیامبر (ص) فرمودنـد کـه دســت نگه داریـد! گویا این گوسفنـد مسموم اســت! مؤلف کتاب، نتیجه مـی گیرد کـه شهـادت آن حضرت بـه هـمـین دلیل بوده اســت.
با جمع روایات نقل شده در کتب شیعیان و اهل سنت، مـی توان نظریه شهـادت پیامبر (ص) بواسطه مسمومـیت را تقویت کــرد کـه در اکثر این روایات، زمـان مسمومـیت پیامبر اکــرم(ص)، هـم زمـان با جنگ خیبر و توسط زنی یهودی عنوان شده اســت.
پیامبر اکــرم صلی الله علیه و آله از رحلت خود خبر مـی دهد
حضرت محمد(ص) درباره وفات خود در آخرین سفر حج ،در مکـه، در غدیرخم،در مدینه قبل از بیمـارى و بعد از آن در جمع اصحاب یا در سخنرانى هـای عمومى، با صراحت سخن مـی گفت. آن حضرت در آخرین سفر حج کـه بـه حجه الوداع معروف اســت در هنگام رمى جمرات فرمودنـد: “مناسک خود را از من فراگیریـد، شاید بعد از امسال دیگر بـه حج نیایم. هرگز مرا دیگر در این جایگاه نخواهید دید.” هنگام بازگشت نیز در جمع بزرگ حاجیان و اصحاب فرمود: “نزدیک اســت فراخوانـده شوم و دعوت حق را اجابت نمـایم.”
عبدالله بن مسعود مـی گوید:
پیامبر اکرم (ص) یک مـاه قبل از رحلت، مـا را از وفات خود آگاه کــرد.
بـه آن حضرت گفتیم: “اى رسول خدا! رحلت شمـا در چه موقع خواهد بود؟”
فرمود: “فراق نزدیک شده و بازگشت بـه سوى خداونـد اســت.”
حضرت محمد (ص) پیامبر خوبی هـا و مهربانی
سفارشات پیامبراکــرم (ص) قبل از رحلت
از سفارشات آن حضرت قبل از رحلت شان این بود کـه فرمودنـد: ” بدانید دو چیز اســت که از نظر من بین آن دو هیچ تفاوتى وجود نـدارد. اگر بین آن دو مقایسه شود بـه انـدازه تارمویى بین آن دو فرقى نمى گذارم. هر کس یکى را ترک کنـد مثل این اســت که آن دیگرى را هـم ترک کرده اســت… آن دو کتاب آسمـانى و اهل بیت من هســتنـد.”
و نیز فرمودنـد: آیا مـی خواهیـد شمـارا بـه چیزی راهنمـایی کـنم که اگر بدان چنگ زنید، پس از آن هرگز بـه گمراهی نیفتید؟ گفتنـد: بلى، اى رسول خدا. فرمود: آن (چیز) على اســت. با دوســتى من دوســتش بدارید و بـه احترام و بزرگداشت من، او را محترم و بزرگ بدارید. آن چه گفتم جبرئیل از طرف خداونـد بـه من دســتور داده بود.
سپس دســت على را گرفتنـد و بالا بردنـد و فرمودنـد: این شخص على بن ابى طالب اســت که هـمراه با قرآن اســت و قرآن با او اســت و از یکدیگر جدانشونـد تا روز قیامت که با من ملاقات نمـاینـد.
روزدوشنبـه ، آخرین روز از زنـدگى رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود. آن حضرت در مسجد بعد از انجام نمـاز صبح فرمودنـد: “اى مردم! آتش فتنه هـا شعله ور شده و فتنه هـا هـمچون پاره هـاى امواج تاریک شب روى آورده اســت”.
رسول خدا صلی الله علیه و آله سر در دامن على بن ابى طالب علیه السلام جان سپردنـد و تمـام مسلمـانان را داغدار کــردنـد. على علیه السلام شیون کنان، رحلت آن حضرت را بـه اطرافیان و اصحاب خبر دادنـد.
مراسم تدفین حضرت محمد(ص)
بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالى که برخی از بزرگان و سیاســت مداران انصار در سقیفه بنى ساعده جمع شده بودنـد و درباره جانشینى پیامبر (ص) بـه جدل پرداخته بودنـد، حضرت على علیه السلام بـه اتفاق بعضی از عموزادگان خود بـه غسل دادن و کفن کردن بدن مطهر آن حضرت پرداختنـد.
امـام باقر(ع)دراین باره چنین فرموده انـد: « مردم روز دوشنبـه و شب سه شنبـه را بر بدن آن حضرت نمـاز خوانـدنـد، و عموم مردم حتی خواص و نزدیکان حضرت بر بدن مبارک ایشان نمـاز خوانـدنـد، امـا هیچ یک از اهل سقیفه برغسل و کفن و دفن حضرت حاضر نشدنـد. امـیرالمومنین (ع) علی بن ابی طالب ،بریـده اسلمـی را برای باخبر کــردن آنان نزدشان فرســتاد، ولی آنان اعتنایی نکــردنـد و بعد از دفن آن حضرت بیعت آنان نیز بـه پایان رسیـد.
محل دفن پیکــر مطهر حضرت محمد (ص)
حضرت على علیه السلام که متکفل تجهیز بدن آن حضرت و از نزدیکترین مردان بـه آن حضرت بودنـد، فرمودنـد:
“إنّ اللّه لم یقبض روح نبیه إلّا فى أطهر البقاع و ینبغى أن یدفن حیث قبض”
هـمـانا که خداى سبحان، جان پیامبرى را نمى گیرد مگر در پاکیزه ترین مکان، و سزاوار اســت در هـمـان مکانى که قبض روح شد، در هـمـان جا دفن شود.
سخن مســتدل و روح نواز على ابن أبى طالب علیه السلام مورد پسنـد هـمه قرار گرفت و بدن مطهر رسول خدا صلی الله علیه و آله را در هـمـان مکانى که از دنیا رفته بود، دفن کــردنـد.
هـم اکنون بارگاه مطهر آن حضرت در داخل مسجد النبى (مسجد پیامبر) قرار دارد و زیارت گاه مسلمـانان و مشتاقان آن حضرت از سراسر دنیا مـی باشد.
اقدامـات پیامبر اکــرم (ص)، با اهـمـیتترین اقدامـات تاریخ بشری
حضرت محمد نبی مکــرم اسلام (ص) جامعه جدیـدی را بوجود آورد، عربســتان را با یک ساختار سیاسی و اجتمـاعی مبتنی بر قرآن متحد کــرد و یک امپراتوری عظیم برپایه ایمـان را در قلب و ذهن معتقدان خود ایجاد نمود. این پیروان و اصحاب، پیام او را بـه دورترین نقاط جهـان انتقال دادنـد. پس مـیتوان چنین ادعا کــرد کـه تاثیر آن حضرت محمد (ص) در تاریخ بشری بـه انـدازه هر چیزی کـه در صفحات تاریخ انسانی ثبت شده اســت، عمـیق و موثر بوده اســت.
ویژگی مهـمّ تمدّنی کـه حضرت محمد نبی مکــرم اسلام (ص) آن را بنیان نهـاد، اصل مدارا و نرمـی بود کـه آن را بـه جای تعصّبهـای قومـی و دینی دنیای آن روز، در جهـان مطرح کــرد. رسول خدا با ارائه راه اعتدال در روش و منش، موجب گســترش علوم، فنون و صنایع بشری شد.
اقدامهـای نبی مکــرم اسلام (ص) در زمـینه تاسیس جامعهای متمدّن با دولتی متمرکز و سازمـانهـا و نهـادهـای سیاسی، حقوقی و قضایی با قوانین روشن و راهگشا، بـه تغییر ساختارهـای جامعه جاهلی انجامـیـد و پایههـای تمدّنی اصیل، خلاّق و فراگیری را بنیان نهـاد، بـه نحوی کـه جوامع اسلامـی و انسانی، از دســتاوردهـای مـادّی و معنوی آن هنوز هـم بـهره مـی بردنـد.
حضرت محمد (ص) پیامبر خوبی هـا و مهربانی
مورخ و نویسنـده آمریکایی « ویل دورانت » در کتاب تاریخ تمدن مـی گویـد:
“محمد از قبایل بت پرســت و پراکـنـده در صحرا امتی واحد ساخت. برتر و بالاتر از دین یهود و دین مسیح و دین قدیم عربســتان، آیینی ساده و دینی روشن و نیرومنـد با معنویاتی کـه اساس آن شجاعت قومـی بود پدیـد آورد، کـه در طی یک نسل در یک صد معرکـه نظامـی پیروز شد و در مدت یک قرن یک امپراتوری عظیم و پهناور بـه وجود آورد و در روزگار مـا نیروی مهـمـی اســت کـه بر یک نیمه جهـان نفوذ دارد.”
منجم و ریاضیدان معروف اهل فرانسه «پیرسیمون لاپلاس» معتقد اســت:
“گرچه مـا بـه ادیان آسمـانی اعتقاد نـداریم، ولی آیین حضرت محمد و تعالیم او دو نمونه اجتمـاعی برای زنـدگی بشریت مـی باشد. بنابراین اعتراف مـیکـنیم کـه ظهور دین او و احکام خردمنـدانه اش عظیم و با ارزش اســت و بـه هـمـین جهت از پذیرش تعالیم حضرت محمد بی نیاز نیســتیم.”