بیوگرافی مهاتما گاندی رهبر آزادی بخش و محبوب هندوستان
هنگامیکــــه کــــه درباره زندگینامه ی برترین شخصیتهای جهان جستجویی میکنیم، مسلماً گانــــدی از شاخص ترین چهره های ما خواهد بــــود. بیوگرافی مهاتما گاندی رهبر هندوستان آنقدر معروف بــــود کــــه حتی درباره زندگیاش یک فیلم ساختند. او متولد هنــــد بــــوده و بــــه عقیده بسیاری از هنــــدوها پدر هنــــد محسوب میشود. اگرچه گانــــدی ظاهر ضعیف و لاغری داشت، اما شجاعت او در برابر قدرت، الهام بخش بسیاری از مــــردم جهان بــــود.
کودکی
مهاتما گانــــدی در ۲ اکتبر ۱۸۶۹ (۱۰ مهر ۱۲۴۸) در یک خانواده هنــــدو در گجرات هنــــد متولد گردید. ماهاتما جزء جامعهی پیشهوران بــــود.گانــــدی در آغوش مادری فداکار رشد میکرد، مادر او زنی بیسواد بــــود اما اخلاص و عقاید پاکش اثری قوی روی ماهاتما داشت.او از همان سنین کودکی با مرام آسیب نرساندن بــــه موجودات زنده خو گرفت و بــــه گیاهخواری، روزهداری برای خودسازی و خالص نمودن خویش و زندگی توأم با گذشت اعضای فرق و مذاهب مختلف کوشش ورزید، او در طول زندگیش استـــفاده از هر نوع ترور و خشونت برای رسیدن بــــه مقاصد را رد میکرد. خانواده او از طبقه «وایشا» یا تجار هنــــدی بــــودند. در هنــــد، لقب “پدر ملت” بــــه وی داده شده اســـت. در جوانی او یک دانشآموز خوب بــــود اما این جوان خجالتی هیچ نشانی از رهبریت نداشت. با مرگ پدرش، ماهاتما بــــه انگلستان سفر کرد تا در زمینهی قانون مدرک کسب کند.
گانــــدی پس از پایان تحصیلات
گانــــدی پس تکمیل مطالعاتش در زمینهی حقوق بــــه هنــــد بازگشت و بــــه زودی برای تمرین قانون بــــه آفریقای جنوبی فرستاده شد. در آفریقا او از تبعیض نژادی و بیعدالتیهایی کــــه اغلب هنــــدیان تجربــــه میکردند ناراحت بــــود. آفریقای جنوبی اولین تجربــــهی گانــــدی برای اعتصاب و مخالفتهای مدنـــی بــــود. او نام این قیام غیر خشونتآمیز را ساتیاگراها گذاشت. علیرقم زندانی شدن برای مدتی کم، او همچنان از انگلیسی ها تحت شرایط خاصی حمایت میکرد. بــــه دلیل تلاشهایش در طول جنگ بور و شورش زولو، انگلیسیها بــــه او یک نشان افتخار دادند.
پس از ۲۱ سال در آفریقای جنوبی، گانــــدی در سال ۱۹۱۵ بــــه هنــــد بازگشت. او رهبر مبارزات جنبش ملی هنــــد برای حکومت داخلی یا سواراج را بر عهده گرفت.
آغاز رهبری
گانــــدی کــــه پیش از این در جنگ جهانی اول مــــردم راتشویق کرده بــــود تا بــــه ارتش انگلستان بپیوندند، احساس کرد کــــه دین و ایماناش جریحهدار شده اســـت. او حکومت بریتانیا را بــــه ماری افسانهای تشبیه کرد کــــه جواهری روی سرش دارد.
«این مار دندانهایی زهرآگین دارد و دوست دارد بر دنیا حکومت کند.» گانــــدی اعلام کرد کــــه استــــقلال تنها گزینه مــــردم هنــــد اســـت؛ با این تصمیمگیری او ناخدای کشتی نجات ملتی فقیر و محروم شد.
گانــــدی چون پایبند اصل صلح و دوستی بــــود، مـــبارزه خود را در میدان نبرد انجام نداد بلکــــه در مغز و روح مــــردم نفوذ کرد.
در سال ۱۹۲۰ گانــــدی بــــهعنوان یک استــــقلالطلب وارد کنــــگره شد. این مرد متین و موقر با سفر بــــه نقاط گوناگون کشور و انتشار مقالههای روشنگر، بــــه روش خود، ذهن و روح مــــردم را مسحور میکرد. این دقیقا چیزی بــــود کــــه کنــــگره خواستـــار آن بــــود و گانــــدی در رأس جنبش مقاومت منفی جای گرفت.
آغاز نافرمانی مدنـــی
جنبش مقاومت منفی در کنار جذبــــه افسانهای گانــــدی بــــه سرعت فراگیر میشد. هنگامی کــــه یاراناش را دستگیر کردند او با اعلام بیانیهای از همه نظامیان و غیرنظامیان خواســـت کــــه پستهای خود را ترک کنند و برای گذران زندگی دستبــــهکار دیگری بزنند. دولت انگلیس با تعجب دید کــــه هزاران نفر در سراسر هنــــد فرمان او را اجرا کردند، اما هر چه بیشتر این جنبش فراگیر میشد، از مسیر طبیعی خود خارج میشد و گانــــدی سعی بسیار میکرد کــــه کنترل اوضاع را در دست داشته باشد.
در روز ۱۷ نوامبر ۱۹۲۱ جنبش بــــه شورشی کنترل نشده بدل شد و تعدادی اروپایی در خیابانها مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. گانــــدی کــــه همیشه نگران انحراف این جنبش بــــود و از اینکــــه جنبش بــــه یک شورش بدل شود، متنفر بــــود، تصمیم گرفت جسم خود را قربانی کند. او برای فرو نشاندن آتش طغیان مــــردم دست از غذا خوردن کشید؛ و درواقع روزه گرفت. دولت انگلیس کــــه نگران این آشوبها بــــود و میدید کــــه هنــــد بــــه نقطه انفجار رسیده اســـت، ظرف یک ماه بیش از ۳۰هزار نفر را دستگیر و روانه زندانها کرد و قوانین سخت برای جلوگیری از تشکیلات، گردهماییها و مراسم راهپیمایی وضع شد.
کنــــگره کــــه نگران بــــود آتش انقلاب بــــه سردی گراید، گانــــدی را تنها قدرت رهبری این جنبش اعلام کرد و خواستـــار یک اقدام فوری شد. گانــــدی هم چندان ناامید نـــبود. با توجه بــــه جمعیت عظیمی کــــه بــــه دیدار او میشتافتند، گانــــدی این بار روش نافرمانی مدنـــی را پیشنهاد کرد و در این باره گفت: نافرمانی مدنـــی یک نوع اعتراض همگانی اســـت کــــه جـــنبه سیاسی دارد؛ دولتی ها دست از کار میکشند.کارکنان کلانتریها، دادگاهها، مقامهای اداری و دولتی دست از کارهای دولتی می کشند و هر کس بــــه طریقی مسالمت آمیز اعتراض می کردند.
ضعف نافرمانی مدنـــی
این روش در نخستین گام شکست خورد. در یکی از مناطق هنــــد چند پاسبان بــــه روی تظاهرات آرام عدهای، آتش گشودند و پس از اینکــــه همه گلولههای خود را شلیک کردند، در کلانتری پنهان شدند. مــــردم ناامید و مستأصل هم ساختمان را بــــه آتش کشیدند و چون پاسبانها وحشتزده از میان شعلههای آتش میگریختند، مــــردم آنها را دستگیر درنهایت ۲۲ نفر از آنها را تــــکه تـــکه کردند.
گانــــدی کــــه از این حرکت وحشیانه آن هم بــــه عنوان یک جنبش صلحدوستانه دچار وحشت شده بــــود و نگران بــــود کــــه جنبش ضدخشونت او سراسر بــــه آشوب کشانده شود؛ طرح نافرمانی مدنـــی خود را باطل اعلام کرد. با وجود نکوهش صریح این آشوب از طرف گانــــدی، در روز ۱۰ مارس او بازداشت شد. گانــــدی در برابر دادگاه در کمال ادب، اســـتواری و با بیانی فصیح خود را گناهکار دانست و از قاضی درخواســـت اشد مجازات برای خود کرد.
قاضی کــــه از فروتنی این مرد استثــــنایی یکــــه خورده بــــود، اظهار داشت کــــه او با همه افرادی کــــه تابــــهحال محاکمه کرده و پس از این نیز محاکمه خواهد کرد، فرق بسیار دارد. گانــــدی در این دادگاه بــــه شش سال زندان محکوم شد.
بعد از آزادی
هنگامی کــــه گانــــدی در پنجم فوریه ۱۹۲۴ از زندان آزاد شد با یک هنــــد کاملا متفاوت روبــــهرو شد. در زمانی کــــه او در زندان بــــه سر میبرد، اتحاد ملی رنگ باخته بــــود و مــــردم در خواب بــــودند. گانــــدی پس از آزادی اعلام کرد: «دیگر هرگز نخواهم گذاشت این ملت بــــه خواب رود.» او در برابر شورشها و تفرقههایی کــــه دامن کشور را فرا گرفته بــــود دست بــــه یک روزه بیستویکروزه زد.
این حرکت ظاهرا کارساز شد، بــــهطوریکــــه قرار شد گروههای مخالف در یک «گردهمایی اتحاد» دور هم جمع شوند. یک بار دیگر گانــــدی کشور تــــکه تـــکهشده هنــــد را یکپارچه کرد. ممکن بــــود گانــــدی عنصری وحدتبخش باشد، اما حتی خود او نیز گسیختگی کــــه سراسر کشور را فرا گرفته بــــود، انکار نمیکرد. بنابراین بــــه مدت سه سال از مـــبارزه کناره گرفت و روی بازسازی روند سیاسی جامعه کــــه از دور خارج شده بــــود، متمرکز شد.
راهپیمایی نمک
ماهاتما گانــــدی در رژهٔ نمک کــــه علیه قانون ظالمانه مالیات سنگین نمک برگزار شد، رهبری را بر عهده گرفت و از ۱۲ مارس تا ۶ آوریل ۱۹۳۰ بــــه همراه چند صد هزار نفر هنــــدی ۴۰۰ کیلومتر از احمدآباد تا ساحل داندی راه پیمود تا از آب دریا نمک بگیرد و با این عمل قانون مالیات نمک را بیاعتبار کرد. در این راهپیمایی اقشار مختلف مــــردم شرکت داشتند. بسیاری از راهپیمایان سعی میکردند خود را پابــــهپای رهبر پیر و مصمم برسانند. سرانجام چون این گروه عظیم بــــه داندی رسید، میلیونها نفر شاهد بــــودند کــــه چگونه گانــــدی بر زمین زانو زد، مشتی گل شور برداشت، آن را بــــه سمت آسمان گرفت و گفت «با این، من پایههای امپراتوری بریتانیا را لرزاندم.»
استــــقلال هنــــدوستان
سرانجام گانــــدی دستگیر شد. اما این راهپیمایی قلب میلیونها انسان را لبریز صلح و دوستی کرد. دستگیری او نیز دلگرمی مــــردم را در پی داشت. کمتر از یک سال پس از آن، حکومت تحت فشارهای بسیار، دستگیرشدگان نافرمانی مدنـــی را آزاد کرد؛ بــــه این شرط کــــه جنبش باطل اعلام شود، اما این آغاز ماجرا بــــود. گانــــدی و تقریبا همه اعضای کنــــگره یک بار دیگر روانه زندان شدند. دولت انگلیس بــــه شدت سعی داشت این جنبش گسترده را در نطفه خفه کند، اما شور و وجد مــــردم بــــه این آسانی از بین نمیرفت. هنگامی کــــه گانــــدی در سال ۱۹۳۹ دوباره بــــه صحنه سیاســـت بازگشت، فقط بــــه استــــقلال چنگ انداخت. بروز جنگ جهانی فرصت مناسبی بــــود تا گانــــدی گام نهایی را بردارد.
همه اعضای کنــــگره خشمگین از شرکت دادن هنــــد در جنگ جهانی دوم بدون مشورت کنــــگره، از ادامه کار سر باز زدند. گانــــدی اعلام کرد این ریاکاری اســـت کــــه هنــــد در جنگی شرکت کند کــــه آزادی دموکراتیک را نوید میدهد، در حالی کــــه خود هنــــدیها این آزادی را ندارند.
درخواســـت آزادی هر روز فزونی مییافت و گانــــدی با تکیه بر جنبش آرام هنــــد، مــــردم را تشویق میکرد از حمایت بریتانیا سر باز زنند و بــــه مقاومت منفی بپیوندند. او از مــــردم میخواســـت برای بــــه دست آوردن آزادی کــــه مدتهاســـت برای آن میجنگند تا پای جان بایستند. واکنش دولت انگلیس بسیار سریع بــــود؛ همه اعضای کمیته مرکزی کنــــگره دستگیر شدند. اما شورش سراسر کشور را فراگرفت و مــــردم با خشمی لجامگسیخته دفاتر پست، کلانتریها و دادگاهها را بــــه آتش کشیدند. گانــــدی پس از گذران روزهای مداوم در زندان و بیماری کــــه سلامت او را بــــه خطر انداخته بــــود، از زندان آزاد شد.
او در زیر بار ای فشارها خمیده شد، ولی هرگز شکسته نشد. در سال ۱۹۴۴ گانــــدی مهار جنبش مقاومت منفی را در دست گرفت و دولت انگلیس کــــه نگران راه افتادن یک انقلاب بــــود، سرانجام در مارس ۱۹۴۷ بــــه استــــقلال هنــــد گردن نهاد و در ۱۵ آگوست همان سال این توافق رسما قانونی شد.
تجزیه ی هنــــد
پس از استــــقلال هنــــد، انگلیس تصمیم گرفت هنــــد را بــــه دو بخش تقسیم کند – هنــــد بــــه محوریت هنــــدوها و رهبری ماهاتما گانــــدی و پاکستان بــــه محوریت مسلمانان و رهبری محمدعلی جناح- گانــــدی با این تقسیم مخالف بــــود. او تلاش بسیاری کرد تا نشان دهد کــــه مسلمانان و هنــــدیان میتوانند در کنار هم با صلح زندگی کنند. در نمازها، نمازگزاران مسلمان در کنار هنــــدیان و مسیحیان میایستادند. با این حال، گانــــدی با این تقسیمات موافقت کرد و روز استــــقلال را در سوگواری از این تقسیمات بــــه عبادت پرداخت. با این حال، تلاشها و روزه های گانــــدی برای جلوگیری از موج خشونتهای فرقهای و کشتارهای پس از تقسیم بیفایده بــــود.
گانــــدی و صلح دوستی
گانــــدی یک هنــــدو بــــود و تمام عمر بر این آیین اســـتوار ماند و بسیاری از اصول خویش را از هنــــدو اقتباس نمود. بــــه عنوان یک هنــــدوی عامی معتقد بــــود همه ادیان برابرند و در برابر تلاشهایی کــــه برای تغییر دین وی بــــه عمل آمد مقاومت نشان داد. گانــــدی معتقد بــــود کــــه اساس و شالوده هر دین را حقیقت و عشق تشکیل میدهد (محبت، عدم خشونت یا همان ترکیب حکم طلایی) او هرگونه تعصب کور و گم بــــودن رفتارهای نادرست در هر دین و آیینی را زیر سوال میبرد و بــــه طرز خستگی ناپذیری در پی اصلاح اجتماعی برمیآمد.
پایان زندگی ماهاتما گانــــدی
گانــــدی در تاریخ ۳۰ ژانویه ۱۹۴۸ میلادی و مطابق ۹ بــــهمن ۱۳۲۶ در سن ۷۸ سالگی، بدست ناتورام قادسی کــــه یک براهمین هنــــدی بــــوده و مخالف پشتیبانی گانــــدی از مسلمانان نیز بــــوده اســـت با شلیک سه گلوله بــــه سینه ی ایشان، وی را در سن ۷۸ سالگیشان در میان جمعیتی کــــه بــــه سوی محل عبادگاه در حال حرکت بــــودند از پای در آورد، و ایشان همانند یک رهبر و الگوی جهانی تا پای مرگ نیز از باور های خود دفاع کردند و نهایتا در همان مسیر جان باختند.
چند جمله قصار و ارزشمند از ماهاتما گانــــدی
– طوری زندگی کن کــــه انگار فردا می میری، اما طوری یاد بگیر انگار تا ابد زندگی می کنی.
– ضعیف هرگز قدرت بخشش ندارد. بخشش خصیصه افراد قوی اســـت.
– خوشبختی زمانی اســـت کــــه تفکر، گفته ها، و اقدامات شما در هماهنگی اســـت.
– چشم بــــه جای چشم (انتقام) موجب کوری تمام دنیا می شود.
– ابتدا تو را نادیده می گیرند، سپس بــــه تو می خندند، بعد با تو می جنگند، سرانجام تو پیروز می شوی.
– بــــهترین راه برای یافتن خود، غرق شدن در خدمت بــــه دیگران اســـت.
– شما بایستی همان تغییری باشی کــــه آرزو می کنی جهان باشد.
– هرگز امید خود بــــه انسانیت را از دست ندهید. انسانیت اقیانوسی اســـت کــــه چند قطره کثافت هرگز آن را کثیف نمی کند
– قدرت از توان جسمی ریشه نمی گیرد. قدرت از اراده مستحکم بر می خیزد.
– هیچکس نمی تواند بــــه من صدمه بزند مگر خودم اجازه بدهم.
کلام آخر
ماهاتما گانــــدی یکی از مهمترین و الهام برانگیزترین شخصیتهای جهان اســـت. اعتراض بدون خشونت او یکی از بــــهترین روشهای مقاومت محسوب میشود. میراث گانــــدی آنقدر بزرگ اســـت کــــه او برای همیشه بــــه عنوان یک شخص خاص در قلب مــــردم جهان زنده خواهد ماند. این میراث برای هنــــدیها بزرگتر اســـت، زیرا او مردی اســـت کــــه توانست آنها را از زیر سلطه انگلیسیها خارج کند.