وقتی دلمان می گیرد چه کار کنـیم
در زنــدگی همه روز هایی هم وجود دارد کـه احساس خوشحالی نمی کنـیم و بـه گفته ایی دیگر دلمان گرفته اسـت. در چنین حالی کـه قرار می گیریم احساسات ناخوشاینــد بـه سراغ ما می آید و احساس غـم و انــده می کنـیم و بـه دنبـال راهکار هایی میگردیم تا حالمان بـهتر شـود. در افراد مختلف شدت این داسـتان متفاوت اسـت. در این مطلب به این سوال که برای وقتی دلمان می گیرد چه کار کنیم پاسخ می دهیم.
فکر های ناراحت کننده را سعی کنید از ذهن خود دور کنید
و ممکن اسـت از چنــد ساعت تا چنــد روز طول بکشد. البته کاملا طبیعی اسـت کـه گاهی کـمی غـم بـه سراغمان بیاید، اما اگر این شرایط حالت مزمن بـه خودش بگیرد بـاید آن را جدی گرفت. در این مطلب براساس پاسخهای خودتان بـه سؤال «وقتی دلتان میگیرد، چه چیزی حال تان را خوب میکنــد؟» اورده شده اسـت
ناراحتی موقتی بـا افسردگی تفاوت دارد
برخی از افراد کوچکترین احساس غـم و ناراحتی را نشانه افسردگی میداننــد، اما این درسـت نیسـت. احساس غـمی کـه گاهگاهی بـهسراغ ما میآید طبیعی اسـت و همه آن را تجربـه میکننــد؛ اما افسردگی نوعی بیماری اسـت و نشانههای خاص خودش را دارد. افسردگی درصورت بیتوجهی، سبب مشکلات جسمی و روحی جدیتری میشـود. بـااینحال، فراموش نکنیـد کـه ناراحتیهای موقتی هم اگر بیشازحد تکرار شـونــد، کـمکـم بـاید منتظر علائم افسردگی بـاشید. اگر واقعا احساس کردید کـه ممکن اسـت افسرده شده بـاشید، حتما بـه روانشناس مــراجعه کنیـد و بـهفکر درمان بـاشید.
وقتی دل آدم میگیرد، تغییرات مهمی در بدن اتفاق میافتد
غـم و ناراحتی حتی در خفیفترین شکل آن میتوانــد بر احساسات، افکار و رفتارمان تأثیر بگذارد. در این شرایط نمیتوانـیم راحت بخوابیم؛ بـه همین دلیل، خسـتگی و ناامیدی بـه ما فشار میآورد. این امــر بـهنوبـهٔ خود سبب میشـود حتی آسانترین کارها را بـا زحمت بیشتری انجام دهیم. سرگرمیها و علایقمان دیگر خوشحالمان نمیکننــد و آنچنان کلافهایم کـه حس میکنـیم نمیتوانـیم از این وضعیت خلاص شـویم.اما خوشبختانه برای رفع این مشکل راهکارهایی وجود دارد.
موسیقی: زبـانی کـه دلها بـا آن سخن میگوینــد
گوشدادن بـه موسیقی، روشی ثابتشده برای برطرفکردن غـمهاسـت.، موسیقی یکی از بـهترین «حالخوبکن»ها برای دلی اسـت کـه گرفته اسـت. چیزی دربـاره تاثیر موسیقی بر عملکرد مغز شنیـدهاید؟ موسیقی میتوانــد احساسات ما را برانگیزانــد و بـا ایجاد اتصالات عصبی جدید در مغز، تغییراتی در رفتار، احساس و افکارمان بـه وجود آورد؛ همچنین بـه ما کـمک میکنــد روی چیزی تمــرکز کنـیم کـه زیبـاتر و دلنشینتر از غـمی اسـت کـه داریم.
موسیقی غـمگین یا شاد؟
بـهتازگی یک تحقیق نشان داده اسـت کـه حتی موسیقی غـمگین میتوانــد بـه بـهتر شدن خلق و خو کـمک کنــد. در واقع، غـم همواره بزرگترین منبع الهام برای خلق بـهترین موسیقیها در جهان بوده اسـت. بـااینحال، نتایج مطالعات دیگری نشان میدهد کـه اگر درحالیکـه دلمان گرفته اسـت بـه موسیقی شاد گوش بدهیم، خیلی سریعتر از احساسات ناراحتکننــده خلاص خواهیم شد؛
دلیلش این اسـت کـه موسیقی شاد، انرژی و لذت بیشتری را بـههمــراه میآورد. از سوی دیگر، مطالعهٔ دیگری نشان داده اسـت کـه اگر موسیقی غـمگین سبب یادآوری خاطرات ناگوار شـود، گوشدادن بـه آن کـمکی بـه رفع ناراحتی ما نخواهد کرد.درهرصورت، بـهتر اسـت موسیقیای را انتخاب کنیـد کـه واقعا حالتان را بـهتر کنــد. شاد، غـمگین، ایرانی، خارجی، فرقی نــدارد؛ موسیقی زبـان دل اسـت. بنابراین حتی اگر آهنگی را گوش میکنیـد کـه زبـانش را نمیفهمید اما غـمتان بـا آن از بین میرود، همان را انتخاب کنیـد.
درد دلکردن بـا دوسـت: تنها نیسـتی رفیق
اگر کسی در زنــدگیتان هسـت کـه بدون اینکـه قضاوتتان کنــد فقط برای آرامکردن شما بـه صحبتهایتان گوش دهد، میتوانیـد بـا او درددل کنیـد. همانطور کـه ۱۵ درصد از کاربران هم بـه آن اشاره کردنــد، درددل کردن بـا فردی قابلاعتماد ماننــد دوسـت صمیمی، رواندرمانگر (روان درمانی)، درمانشناس (تراپیسـت) یا حتی عضوی از خانواده ماننــد مادر روش بسیار خوبی برای برطرفکردن ناراحتی اسـت. وقتی دلمان میگیرد و بـا یک دوسـت دربـارهٔ آن صحبت میکنـیم، در واقع این احساس بد را از خودمان بیرون میریزیم. چنین فردی چون بـه ما اهمیت میدهد، بـا ازخودگذشتگی کاری میکنــد این بـار سنگین تقسیم شـود.
چه زمانی بـاید بـه روانشناس مــراجعه کنـیم؟
اگر غـمتان شدیدتر از یک ناراحتی معمولی اسـت، روانشناسان بـهتر میتواننــد بـه این مشکل کـمک کننــد. دوسـتان صمیمی یا خانواده معمولا فقط میتواننــد گوش بدهنــد و آراممان کننــد؛ اما تراپیسـتها و رواندرمانگران میتواننــد راهکارهایی فنی و تخصصی در اختیارمان قرار دهنــد تا این احساس ناراحتی هرچه سریعتر برطرف شـود. اگر یادتان بـاشد، گفتیم احساس غـمی کـه شدیدتر اسـت اگر همانطور بـهحال خود رها شـود، ممکن اسـت بـا گذشت زمان بـه افسردگی بینجامد. افسردگی رونــد درمانی طولانیتر و مشکلتری دارد.
یاد خدا: خداونــد بـهترین درمانگر اسـت
خداونــد منبع انرژی مثبت اسـت. صحبتکردن بـا خداونــد راهی برای متصلشدن بـه بیکران هسـتی اسـت و بـه ما کـمک میکنــد بـه آرامش برسیم. بـهویژه در موقعیتهای سخت، حتی افرادی کـه رابطهٔ نزدیکی بـا خدا نــدارنــد ناخودآگاه اسمش را بـه زبـان میآورنــد.
خداونــد چطور بـه ما آرامش میدهد؟
وقتی دلمان میگیرد، معمولا روی نــداشتهها، شکسـتها، غصهها و چیزهایی کـه آرزو میکنـیم کاش طور دیگری بودنــد تمــرکز میکنـیم؛ اما وقتی تمــرکزمان را روی خداونــد قرار میدهیم، بخشی از این بـار سنگین را بـه بیرون از ذهنمان هدایت میکنـیم. از سوی دیگر، درسـت ماننــد کودکی کـه در کنار پدر و مادرش آرامش دارد، ما هم وقتی خودمان را بـه خدای بزرگ میسپاریم، راحتتر بـا غـمها و ترسها کنار میآییم. میدانـیم کـه او مــراقب ماسـت؛ بنابراین روحمان آرام میگیرد. خداونــد بـه ما امید میدهد کـه فردا روز بـهتری اسـت و غـم بـا گذشت زمان برطرف خواهد شد.
پیادهروی: آن بیرون، زنــدگی جریان دارد
وقتی دل آدم میگیرد، بدترین کار ممکن نشسـتن در انزوا و تنهایی اسـت. مگر اینکـه بخواهید بـه مــراقبـه بپردازید وگرنه گوشهای کزکردن فقط غـمتان را بدتر میکنــد. یکی از بـهترین روشهای برطرفکردن ناراحتی و رسیدن بـه حالِ خوب این اسـت کـه از خانه بیرون بروید و بخشی از طبیعت، مــردم و جنبوجوش محیط اطرافتان شـوید. خواهید دید کـه آن بیرون، دنیا طوری اسـت کـه انگار هیچ اتفاقی نیفتاده اسـت. افرادی کـه در اطراف شما رفتوآمد میکننــد، دارنــد بـه زنــدگیشان ادامه میدهنــد و بـه همین دلیل انرژیشان بـه شما هم منتقل میشـود
جاهای شلوغ بـهتر اسـت یا خلوت؟
این کاملا بـه ویژگی های شخصیتی خودتان بسـتگی دارد. بعضیها قدمزدن در جاهای خلوت را ترجیح میدهنــد. جاهای آرام و ساکت برای تفکر عمیق بسیار خوب هسـتنــد؛ اما مهم این اسـت کـه در هر حالت، مدتی را بیرون از فضای بسـته بگذرانـیم. بـهویژه افرادی کـه زنــدگی یا کارشان طوری اسـت کـه دیربـهدیر روی آفتاب را میبیننــد،
بـهتر اسـت حتما در روزهای آفتابی مدتی زیر نور خورشید بـاشنــد. نور خورشید بـا افزایش ویتامین D در بدن بـه ما شادی و انرژی میبخشد.وقتی از خانه بیرون میزنـیم، هوای تازه، زمین، مــردم، حیوانات و پرنــدگان بـه ما یادآوری میکننــد کـه همهچیز در جهان در گذر اسـت، حتی حس بدی کـه داریم؛ این قانون طبیعت اسـت. بـا این روش، ناراحتیمان حتما التیام خواهد یافت و همهچیز بـهتر خواهد شد.
تفکر مثبت: نـیمهٔ پر لیوان را ببینـیم
معمولا در مواقع ناراحتی بیشتر بـا خودمان حرف میزنـیم؛ اغلب این خودگوییها منفی هسـتنــد. خودگوییهای منفی سبب میشـونــد خودمان را سرزنش و قضاوت کنـیم یا مدام روی چیزی کـه دلمان از آن گرفته اسـت متمــرکز شـویم. یک مطالعه نشان داده اسـت کـه افکار و نگرشهای منفی میتواننــد احساس ناراحتی و تنهایی را بدتر کننــد.
چطور مثبتانــدیشی را تمــرین کنـیم؟
تفکر مثبت مهارتی بـهدسـتآوردنی اسـت. هیچکس بـا این مهارت بـه دنیا نیامده اسـت. اگر همیشه بدبینانه بـه قضایا نگاه میکنیـد، برای بـهدسـتآوردن این مهارت کافی اسـت روشهای زیر را تمــرین کنیـد:
بیشتر لبخنــد بزنیـد؛
از زاویهٔ دیگری بـه وضعیتی کـه در آن گیر افتادهاید نگاه کنیـد؛ سعی کنیـد چیز مثبتی در آن پیدا کنیـد؛
یک دفترچه همــراه خودتان داشته بـاشید؛ هر روز چنــد دقیقه بـه اطرافتان نگاه کنیـد و هرچه را کـه بـابت آن در زنــدگی سپاسگزار هسـتید بنویسید؛آینــدهای را کـه دوسـت دارید داشته بـاشید بـا جزئیات کامل یادداشت کنیـد؛ کلینویسی فایدهای نــدارد؛
روی نقاط قوتتان تمــرکز کنیـد. تا یک هفته هر روز یکی از نقاط قوت شخصی خودتان را بنویسید. اگر مهربـان هسـتید، اگر منظم هسـتید، اگر خلاق هسـتید یا هر صفت خوب دیگری دارید، آن را یادداشت کنیـد؛ سپس بنویسید از نقطهٔ قوتی کـه یادداشت کردهاید بـه چه روشی میخواهید در همان روز اسـتفاده کنیـد؛ بعد چیزی را کـه بـه ذهنتان رسیده اسـت عملی کنیـد.
وقتی از چیزهای مثبت بنویسید، مجبورید مثبت فکر کنیـد. بـهتدریج میبینیـد کـه این کار برایتان عادت میشـود
مطالعه: جادوی کتابها را دسـتکـم نگیرید
اهل مطالعه و کتابخوانی بـاشید یا نبـاشید، در هر صورت نمیتوانیـد قدرت مطالعه و اثر جادویی کتابها را انکار کنیـد. حتی آن دسـته از افرادی کـه سالی یک صفحه کتاب هم نمیخواننــد، قبول دارنــد کـه مطالعه مزایای زیادی دارد. آنها دلایل دیگری برای کتابنخوانــدن دارنــد.زیرا قدرت درمانی ادبیات شگفتانگیز اسـت. هنگامی کـه غـم و اضطراب شما را احاطه کرده اسـت،
مطالعهٔ شعر و رمان میتوانــد افکار، احساسات و هیجانات شما را دگرگون کنــد. هنگامیکـه کتاب میخوانیـد، مغزتان قادر اسـت کلمات را درک کنــد و احساس آنها را دریابد؛ بنابراین میتوانیـد چیزی را کـه در درونتان اتفاق میافتد شناسایی کنیـد. کتاب بـه ما نمیگوید کـه دسـت از ناراحتی برداریم، بلکـه بـه ما کـمک میکنــد راحتتر احساساتمان را بشناسیم تا علت ناراحتیمان را دریابیم.
نوشتن: سپردن احساسات بـه کاغذ سپید
نوشتن یکی از راههای مفید برای بیرونریختن احساسات بد اسـت. بـا نوشتنِ افکار و احساساتمان میتوانـیم بـه درک عمیقتری از خودمان برسیم و دربـاره علت ناراحتیمان تصمیم بگیریم.
چطور و دربـاره چه چیزهایی بنویسیم؟
هر روز حدود ۲۰ دقیقه افکارتان را دربـاره ناراحتیای کـه دارید کاملا شفاف بنویسید و آنها را سازماندهی کنیـد. این کار بـه شما کـمک میکنــد دلایل احساس بدتان را بفهمید و الگوی هیجانی و رفتاری خودتان را پیدا کنیـد. محققان دریافتهانــد کـه نوشتن اسـترس را کاهش میدهد؛ بنابراین بـه سلامت جسمی و تقویت سیسـتم ایمنی بدن کـمک میکنــد. هنگام نوشتن، تمــرکزتان روی مفهومی بـاشد کـه دارید مینویسید نه روی نحوهٔ نوشتن آن؛ بـهعبـارت دیگر، بـه غلطهای املایی یا نگارشی آن اهمیتی نــدهید. کسی جز خودتان قرار نیسـت آنها را بخوانــد.
خوردن غذا: وقتی شکـم جای افکار مزاحم را میگیرد
بعضی افراد هنگامی کـه ناراحتانــد، غذا از گلویشان پایین نمیرود؛ اما برخی دیگر بیشتر از همیشه بـهفکر خوردن میافتنــد. بعضی از افراد گفتهانــد کـه وقتی ناراحتانــد، خوردن خوراکیهای موردعلاقهشان حالشان را خوب میکنــد. البته اگر این خوراکیها سالم بـاشنــد مشکلی نــدارد.
( وقتی دلمان می گیرد چه کار کنیم )چه بخوریم بـهتر اسـت؟
ازنظر علم تغذیه، کـمبود موادمغذی میتوانــد یکی از دلایلی بـاشد کـه سبب میشـود افراد بـهطور مــرتب غـمگین و بدخلق بـاشنــد. بعضی از غذاهایی کـه میتواننــد خلقوخوی ما را بـهبود ببخشنــد عبـارتانــد از:
مارچوبـه: این گیاه فولیک اسید زیادی دارد؛ بنابراین میتوانــد بـه بـهترشدن خلقوخوی ما کـمک کنــد؛
آووکادو: همهٔ غذاهایی کـه ویتامین B زیادی دارنــد، اسـترس و ناراحتی را کاهش میدهنــد؛
شیر گرم: شیر هم بی خوابی و اضطراب را از بین میبرد؛ این بـهنوبـهٔ خود حالمان را بـهتر میکنــد؛
میوه و سبزیجات زیاد؛
ویتامین D و اسیدهای چرب امگا ۳.
فراموش نکنیـد کـه غذاهای بد میتواننــد حالت ناراحتی را بدتر کننــد. افرادی کـه در هنگام ناراحتی بـه خوردن غذاها و تنقلات ناسالم روی میآورنــد، بعدها بیشتر بـا پیامدهای بد آن ماننــد اضافه وزن و سایر بیماری های گوارشی روبـهرو خواهنــد شد. از مصرف نیکوتین یا الکل هم خودداری کنیـد. اینها شاید بتواننــد همان لحظه آرامتان کننــد، اما ضررهایی کـه دارنــد بـه آن آرامش لحظهای نمیارزد.
گریهکردن: اشکها ماساژور طبیعی گونهها هسـتنــد
برخی افراد گریه را ناشی از ضعف یا آسیبپذیری میداننــد؛ اما واقعیت این اسـت کـه گریه پاسخ طبیعی بدن دربرابر احساس غـم اسـت. وقتی گریه میکنـیم بـهجای سرکوب احساس غـم، آن را بیرون میریزیم. نگهداشتن غـمها بـهشکل مداوم، سبب افسردگی میشـود.
گریه راهی برای سبکتر شدن اسـت. وقتی دلمان میگیرد، اشکریختن میتوانــد حالمان را بـهتر کنــد. برخی مطالعات نشان دادهانــد کـه در هنگام گریهکردن موادی شیمیایی بـهنام انــدورفین در بدن آزاد میشـونــد کـه خوشی و آرامش را بـه ارمغان میآورنــد. همچنین، اشکریختن میتوانــد سیسـتم عصبی پاراسمپاتیک بدن را فعال کنــد و اسـترس را کاهش دهد. بـههمیندلیل توصیه شده اسـت کـه جلوی اشکریختنتان را نگیرید؛ البته اگر واقعا اشکی نــدارید، بـهزور خودتان را وادار بـه گریه نکنیـد.
نکتهٔ مهمی کـه در اینجا وجود دارد این اسـت کـه منظور از گریهکردن در اینجا اشکریختن بـا ملایمت اسـت نه گریهای کـه بـا ضجه و فریاد همــراه اسـت و واکنش طبیعی و آنی بدن دربرابر درد یا عصبـانیت اسـت؛ اشکریختن پدیدهای بسیار پیچیدهتر اسـت. اشکهایی کـه بـهآرامی روی گونه سرازیر میشـونــد، نوعی ماساژ بسیار ملایم روی پوسـت انجام میدهنــد کـه ترکیبـات انــدورفین را آزاد میکنــد؛ همچنین بـا کـمک شبکـهٔ نورونهای آینهای (mirror neurons) حس همدلی را برمیانگیزاننــد. بـههمیندلیل اشکریختن اثرات مثبتی روی سلامتی و تعاملات اجتماعی ما دارد.
ورزش: راهی برای تخلیه انرژی
ورزش منظم بخشی مهم از سلامت جسمانی و روانی ماسـت. ورزش یکی از روشهای عالی برای برطرفکردن احساس ناراحتی و غـم اسـت.هنگامیکـه دلمان گرفته اسـت میتوانـیم بـا انجام حرکات ورزشی این حالت را از بین ببریم. معمولا ورزش خاصی مدنظر نیسـت و حتی پیاده روی، دویدن و رقصیدن هم میتواننــد تأثیرگذار بـاشنــد. ورزش میزان سروتونین (یکی از انواع هورمون شادی) را در بدن افزایش میدهد.
از سوی دیگر، ورزشکردن انــدورفینها را در بدن آزاد میکنــد کـه سبب بـهبود خلقوخویمان میشـود؛ همچنین بـا ایجاد تعادل هورمونی در بدن کـمک میکنــد تا همهٔ عوامل فیزیکی و ذهنیمان بـهخوبی کار کننــد. مزیت دیگر ورزش این اسـت کـه هنگام انجام تمــرینات، دیگر فرصت پیدا نمیکنـیم روی ناراحتیها تمــرکز کنـیم.
چقدر ورزش کافی اسـت؟
اگر عادت کنیـد همیشه تمــرینات ورزشی را بـهشکل منظم انجام دهید، دیگر احساس غـم زودبـهزود سراغتان نخواهد آمد. بـهطورکلی ۲۰ دقیقه ورزش در روز کافی اسـت. اگر نمیتوانیـد خودتان را بـه ورزش منظم عادت دهید، در کلاسهای ایروبیک (ورزش هوازی) ثبتنام کنیـد. ۳ روز در هفته روزی ۳۰ دقیقه میتوانــد سبک زنــدگی شما را تغییر دهد. حتی اگر ورزش خاصی هم انجام میدهید، مشکلی نــدارد؛ فقط بـاید حالتان را بـهتر کنــد.
فیلمدیدن: گاهی بـا خودتان خلوت کنیـد
تماشای فیلم و سریال هم یکی از روشهای خوب برای بـهترشدن حال بد و فراموشکردن احساسات ناخوشاینــد اسـت؛ البته این بدان معنا نیسـت کـه وقتی دلمان گرفته اسـت میتوانـیم هر فیلمی را تماشا کنـیم. ، فیلمِ خوب میتوانــد نوعی حواسپرتی ایجاد کنــد کـه دیگر بـه غـم و ناراحتی فکر نکنـیم؛ اما بعضی فیلمها نهتنها کـمکی نمیکننــد بلکـه بـه دلایلی ممکن اسـت همهچیز را بدتر کننــد.
کـمدی بـهتر اسـت یا تراژدی؟
سریالها و فیلم های کـمدی و شاد میتواننــد بـا خنــدانــدن ما کـمک کننــد احساسات بد را از خودمان دور کنـیم؛ اما مطالعات نشان میدهنــد فیلمهای غـمانگیزی کـه سبب میشـونــد اشک بریزیم هم میتواننــد کـمککننــده بـاشنــد. بـااینحال، بـاید در انتخاب فیلم دقت کنیـد: فیلمهایی کـه سبب شـونــد بـه هقهق بیفتید یا از زنــدگی ناامیدتان کننــد، هیچ فایدهای نخواهنــد داشت؛
در عوض، فیلمهایی کـه سبب شـونــد بـهآرامی اشک بریزید (همانطور کـه در بخش گریهکردن بـه آن اشاره کردیم) بـه آزادشدن انــدورفینها و ترشح هورمونهای طبیعی ضداسـترس کـمک میکننــد و حالمان را خوب میکننــد.یک فیلم خوب انتخاب کنیـد، دسـت خودتان را بگیرید و تنهایی بـه سینما بروید؛ البته اگر امکانش را نــدارید، میتوانیـد در خانه هم فیلم تماشا کنیـد.
خریدکردن: گاهی برای خودتان هدیه بخرید
شاید بـاور آن سخت بـاشد یا بـه نظر خنــدهدار بیاید، اما این حقیقت اسـت کـه خریدکردن روشی درمانی برای رهایی از غـم و ناراحتی اسـت! وقتی دلشان میگیرد، خریدکردن حالشان را بـهتر میکنــد
چرا خریدکردن حالمان را خوب میکنــد؟
خریدکردن کـمک میکنــد راحتتر از این مــرحلهٔ سخت گذر کنـیم: وقتی چیزی جدید میخریم، از لحظهٔ خریدن آن تا وقتی بـه خانه برسیم، بـه نحوه اسـتفاده از آن فکر میکنـیم. اگر پوشاک میخریم، خودمان را در آن مجسم میکنـیم. اگر وسیلهای تزئینی برای منزل میخریم، محل قراردادن آن را در منزل تصور میکنـیم. بـه این ترتیب، تا چنــد دقیقه، زنــدگی جدیدی برای خودمان ترسیم میکنـیم؛ این سبب خوشحالیمان میشـود.
خریدکردن سطح دوپامین را افزایش میدهد: تحقیقات نشان میدهد وقتی چیزی را کـه واقعا میخواهیم میخریم، بخشی از مغزمان پر از دوپامین (عامل شادی و لذت) میشـود. این بخشها همان مناطقی هسـتنــد کـه هنگام برقراری رابطه جنسی بیشترین میزان دوپامین را دارنــد.
خریدکردن حواسمان را تا مدتی پرت میکنــد: هنگام خرید فقط روی چیزی تمــرکز میکنـیم کـه در حال خرید آن هسـتیم؛ بـه این ترتیب، حواسمان از چیزهای دیگر منحرف میشـود.
خریدکردن سبب افزایش سروتونین میشـود: هنگام خرید در مغزمان سروتونین بیشتری آزاد میشـود. سروتونین همان ماده شیمیایی اسـت کـه سبب میشـود احساس خوبی داشته بـاشیم.برخی مطالعات نشان دادهانــد حتی اگر بـهقصد خرید برویم و چیزی نخریم، بـاز هم میتوانـیم خوشحال بـاشیم، هرچنــد رضایت کـمتری را بـه همــراه خواهد داشت؛ بنابراین از رفتن برای خرید نترسید. حتی اگر بودجهٔ کافی نــدارید مهم نیسـت؛ حتی یک چیز خیلی کوچک و ارزان میتوانــد حس خوبی بـه شما بدهد. اگر نگران هسـتید بـا بیرونرفتن نتوانیـد خرجکردنتان را کنترل کنیـد، فقط بـه انــدازهٔ کـمی پول بـا خودتان ببرید و کارتهای بـانکی را در منزل بگذارید.
خوابیدن: فردا روز دیگری اسـت
خواب رابطه بسیار نزدیکی بـا خلقوخوی ما دارد. ازآنجاکـه خواب ناکافی میتوانــد سبب کجخلقی و اسـترس شـود،شاید این موضوع دربـاره بعضی افراد درسـت بـاشد، اما دربـاره همه صدق نمیکنــد؛ زیرا بسیاری از ما معمولا وقتی غـمگین هسـتیم اصلا خوابمان نمیبرد. حقیقت این اسـت کـه اگر خوبخوابیدن را بـه روال عادی زنــدگیمان تبدیل کنـیم، کـمتر دربرابر ناراحتی و غـم آسیبپذیر خواهیم بود.
مطالعات نشان دادهانــد کـه حتی کـمی خواب هم اثر قابلتوجهی بر جسم و روان ما دارد؛ بنابراین ۷ تا ۹ ساعت خوابِ خوب، آن هم در ساعات شب، بـهشکل مسـتقیم روی خلقوخو، هوشیاری، خلاقیت، نشاط جسمانی و حتی وزنمان تأثیر میگذارد. هیچ فعالیت دیگری ماننــد خواب نمیتوانــد در درازمدت و کوتاهمدت اینهمه مزایا داشته بـاشد.تحقیقات زیادی انجام شده اسـت کـه رابطه بین بیخوابی و افسردگی را نشان دادهانــد. ازآنجاکـه وقتی ناراحت هسـتیم خوابیدن سختتر میشـود، اگر بـهشکل مداوم نتوانـیم خوب بخوابیم، در نهایت بـه افسردگی مبتلا خواهیم شد.
چطور میتوانـیم خواب بـاکیفیتتری داشته بـاشیم؟
جای خواب، زمان خواب و روال قبل از خواب (یعنی اینکـه معمولا قبل از خواب چه کارهایی را انجام میدهید) بـاید شکل تقریبـا ثابتی داشته بـاشنــد. کوچکترین تغییر در هریک از آنها میتوانــد در خواب اختلال ایجاد کنــد (اختلالات خواب).
زمان خوابیدن و بیدارشدنتان را حتی در روزهای تعطیل نبـاید تغییر دهید.
خواب عصر را محدود کنیـد. ۲۰ دقیقه تا نـیم ساعت خواب بعد از ظهر میتوانــد شما را حسابی سرحال بیاورد. اگر نزدیک بـه غروب بخوابید یا حدود ۲ تا ۳ ساعت خوابتان طول بکشد، شب نمیتوانیـد بخوابید.
هنگام خواب، از گوشی، تبلت، لپتاپ یا نظایر آنها اسـتفاده نکنیـد.
گاهی نفس عمیق کشیدن، گوشدادن بـه موسیقی ملایم یا آروماتراپی (رایحه درمانی) میتوانــد مفید بـاشد.
از مصرف الکل و کافئین ماننــد چای و قهوه نزدیک بـه زمان خواب خودداری کنیـد.
دوش آب گرم بگیرید.
تا زمانی کـه احساس خوابآلودگی نکردهاید، بـه رختخواب نروید.
مطالعات نشان دادهانــد افرادی کـه از کـم خوابی رنج میبرنــد، زودبـهزود حالت غـم و ناراحتی بـه آنها دسـت میدهد. در این حالت احتمال ابتلا بـه افسردگی افزایش مییابد.
همچنین بخوانید |
طریقه درست مشورت کردن و کمک فکری گرفتن از دیگران |