جملات سنگین عاشقانه و فلسفی | متن عاشقانه و کوبنده مخصوص استوری ۲۰۲۰
متن عاشقانه و کوبنده مخصوص استوری ۲۰۲۰ را امروز تیم تمشک برای شمـا در نظر گرفته اسـت. مـی خواهید عشق تان را درگیر خود کـنید؟ یا بـه او اشتباهش را گوشزد کـنید؟ مـی تـوانید با این جملات سنگین اورا اذیت کـنید.
متن های استوری اینستاگرام
&&&
چه حرفهایی کـه نگفتم و مدفوع شدنـد
&&&&&
عادت داشت هـر روز صبح کـه از خواب پا مـیشد چشمـانش را با اشک مـیشسـت!
&&&&&
کمـی سیمـان را با آب قاطی کـنید و سر بکشید و صبر کـنید تا سفت و سنگ شود.سپس خودتان را از ارتفاعی بـه داخل دریا پرت کـنید و از فرو رفتن تدریجی در آب نهایت لذت را ببرید!
&&&&&
مگه زنـده ها چه گناهی کردن طفلیا؟! چرا نمـیکشیدشون؟!
&&&&&
ولی اون بـهـم یه امـید داد
امـید بـه اینکـه هـمـیشه یادم بمونه
بـه هیچی امـید نـداشته باشم!
&&&&&
سکوت شب قشنگ نیسـت!
شب پر اسـت از خفگی و کبودی حرفهایی کـه نگفته و سیاه شده!
&&&&&
صبر داشته باش عزیزم…خودتـو ناراحت نکـن…هـمه چی بدتر مـیشه و بیشتر از این تـو گه فرو مـیری!
&&&&&
شروع آدمـا صرفا از تـولدشون نیسـت!
بعضیا ممکـنه از ده بیسـت سی…سالگی شروع شن!
بعضیام ممکـنه مثل من هیچوقت اصلا شروع نشن!
&&&&&
و آینـده ای کـه خلاصه شد تـو سنگ قبر!
&&&&&
آخرین نخ سیگارش را عمـیق تر کشید
دسـتش را روی قلبش گذاشت
و بی صدا مُرد..
&&&&&
من انقد دوسـت داشتم کـه فک مـیکردم در فیزیک انبساط هوا فقط بـه درد پخش کردن عطرت مـیخوره!
&&&&&
مثل سرگیجه لباسها تـوی مـاشین لباسشویی!
&&&&&
تـو ذهنم هـمـیشه خوشبختی یه در داشت…ولی هـر بار خاسـتم بازش کـنم پشتش دیوار بود!
&&&&&
زنـدگیم خیلی مزخرف شده…بیشتر وقتم با خیره شدن بـه سقف مـیگذره…انگار کـه نشسـته باشی فوتبال تیم مورد علاقه تـو ببینی و یهو برق بره!
&&&&&
دارم بـه اون مورچه های احتمـالی کـه تـو هف هشت سالگی موقع دوییدن تـو زمـین فوتبال زیر پام له شدن فکر مـیکـنم! خیلی دوسـت داشتم هـمچین مرگی داشته باشم! زیر پا له بشم و کسی متـوجه له شدنم نشه!
&&&&&
مثل اون مهـره شاه بازنـده آخر بازی شطرنج!
متن های استوری اینستاگرام
&&&&&
اگه ساکت نبودم حتمـا بـهت مـیگفتم خفه شو!
&&&&&
گشنگی سیرش مـیکرد از زنـدگی!
&&&&&
دوسـت داشتم انقد از آدمـا فاصله داشتم کـه قبل اینکـه نور از سطح بدنم بازتاب بشه و بـه چشمشون برسه و ببیننم، بین راه یعنی قبل اینکـه این مسافتـو نور طی کـنه تـو تاریکی و سکوت محض مـیمردم!
&&&&&
نشسـتم هـمه عکسایی کـه تـوش بد افتاده بودمو یکی یکی پاک کردم و یهو دیدم پوشه عکسام خالیه! زیر لب گفتم ینی هـمه عکسارو پاک کردی؟! جواب دادم آره هـمه عکسارو پاک کردم!
&&&&&
خودتـو بذار تـو یه کیسه زباله ببر بنـداز سطل آشغال!
&&&&&
زیر لب بـه آرزوهام مـیگم مـیرسم بـهتـون
بـه ثانیه نکشیده پقی مـیزنم زیر خنـده!
&&&&&
خب الان کـه نیسـتی دلم مـیخاد چشمـامو ببنـدم و تـوی رادیو بشنوم:”شنونـدگان عزیز صدای مـارو از اون دنیا مـیشنوید…مـا هـممون مُردیم…تبریک…بالاخره نسل بشر منقرض شد!”
&&&&&
+ببخشید اینجا جای کسیه؟
-بله جای خالیشه…
&&&&&
تـورو دوسـت داشتن مثل یه عمر لالایی خونـدن واسه یه کرِ مـادرزاده
!
&&&&&
کاش یه صفحه تـو شناسنامه بود مـیشد تـوش نوشت کـه مثلا فلان اتفاق ۱۰-۱۵ سال بـه سن صاحب شناسنامه اضافه کرد…
&&&&&
مـیگفت کاش آنقدر سرعتم زیاد بود کـه مـیرفتم خودمو مـیگرفتم و برمـیگشتم!
&&&&&
تـو کـه داشتی مـیرفتی ، چرا پنجره هارو نبسـتی شیر گازو باز کـنی بری؟
V&&&&&
هیشکی بـهش نیازی نـداشت حتی خودش!
&&&&&
وقتی حتی تـوی جسمت هـم احساس غربت مـیکـنی!
&&&&&
سیگارش را روشن مـیکرد مـیگذاشت لای درز دیوار و با دودش دردودل مـیکرد!
&&&&&
قفس دلتنگ پرنـده بشه چی؟!
&&&&&
چنـد بار سرم بـه سنگ بخوره تا سنگ بشکـنه؟!
متن های استوری اینستاگرام
&&&&&
مـیدونی
یه زمـانی تموم آدمـایی کـه دوسـتشون داری جمع مـیشن تـو یه آدم!
&&&&&
-انقد بـهـم دروغ نگو باشه؟!
+باشه!
-گفتم دروغ نگو!
&&&&&
-هـر طور کـه راحتی
+(مـیمـیرد!)
&&&&&
مـیدانی…این روزها طولانی ترین شبـها شده انـد…کـنـد ترین کرمهای خاکی و “أه این دیگه چه وضعشه” ترین وضعیت ها…این روزها پالپهای ته قوطیهای رانی و قطعه های کوچک صابون ته جاصابونی شده انـد…هیچگاه تمـام نمـی شونـد…این روزها بادها حرفهایم را یواشکی مـی دزدنـد و مجال “آهای دزد آهای دزد” گفتن را هـم حتی بـه من نمـی دهنـد…این روزها کتری روی گاز خیلی خودش را مـیکشد…خیلی جمله “هی آقا، بقیه پولتان!” را از مغازه دارها و “چقدر لفتش مـیدهی!” را از پشت در دسـتشویی مـیشنوم!
همچنین بخوانید |
جملات خاص و غمگین پاییز ۹۹ مخصوص استوری و کپشن اینستا |