تیکه های جذاب برای استوری ۲۰۲۰
بـه این فکـر کـرده ایـد کـه چطور بعضی ها در اسـتوری های خود تیکـه های ناب و باحال غمگین و فلسفی مـی گذارنـد؟ امروز تیم کـافه تمشکـ برای شمـا چنـد نمونه از تیکه های جذاب برای استوری ۲۰۲۰ را آمـاده کـرده اسـت.
متن های استوری اینستاگرام
&&&&&
خدایا
تخمه ات تمـام نشد از تمـاشای مـا؟
&&&&&
انگار کـه من گل آفتابگردان باشم و بقیه آدمها ابرها!
&&&&&
مثلا یه روز صبح پاشی کل وسایلات و بریزی تو کوله پشتی و بری، بدون تعلق، بدون تردید، بدون حتی خداحافظی((
&&&&&
مسافرین محترم
لطفا کـمربنـدهای خود را باز کـنیـد و از سقوط خود لذت ببریـد!
&&&&&
مزه سیگار مـیـده بریم قبر بعدی” مورچه گفت.
&&&&&
جلو آینه بخودم مـیگفتم: نخنـد احمق! دارم جدی مـیگم درسـت مـیشه؛
&&&&&
کـاش آدم دیگری مـیشدم و بـه دسـت او خودم را مـیکـشتم!
&&&&&
دریا دلتنگ مـاهی شد چی؟
&&&&&
بـه یکـی قول داده بود کـه دیگر سیگار نکـشد…سمتش هـم نرود…امـا آن روز کـه از جلوی دکـه روزنامه فروشی رد مـیشد پاهایش شل شد…ایسـتاد و بـه پاکـت های سیگار پشت شیشه زل زد…و زل زد…انقدر زل زد کـه آخرسر دکـه چی سگ اخلاق آن روی سگش بالا آمد و از آن طرف شیشه عصبانی عصبانی داد زد:”چی مـیخای آقا؟!” از ترس مـانـده بود چه بگویـد…کـلی من و من کـرد و آخر سر از دهانش پریـد:”تقویم ۹۶”…توی دلش خداخدا مـیکـرد کـه نـداشته باشد…امـا داشت!
از آن روز دیگر جرات نکـرده اسـت سمت سطل آشغال جلوی دکـه برود…شایـد هنوز آنجا باشد…شایـد هنوز آن تقویم کـه تنها یاد آور روزهای نحس گذشته اسـت آنجا باشد!
&&&&&
از یه جایی بـه بعد حالت نه خوبـه نه بد…از خودت مـیپرسی مـیتونی ادامه بدی؟! جواب مـیـدی نه…و ادامه مـیـدی!
&&&&&
دهنم مزه خون مـیـده
انگار حرفامو کـشتم
&&&&&
با خودش حرف مـیزد ولی بـه حرفهایش گوش نمـیـداد!
&&&&&
تو در من بودی و گور بابای هردومون!
&&&&&
مـیخابی بـه امـیـد بیـدار شدن در فردایی بـهتر…
مـیخابم بـه امـیـد بیـدار نشدن!
&&&&&
با مشت زدم شیشه های عینکـش خرد شد…گفتم حالا با دقت بـه اطرافت نگاه کـن…دنیای من هـمـین شکـلیه!
&&&&&
اگه رنگ سیاه تموم شه مـا از کـجا رنگ سیاه پیـدا کــنیم!
&&&&&
مثل وقتی کـه با رویای قدم زدن کـنارش بـه خواب مـیری و دیگه بیـدار نمـیشی!
&&&&&
تا وقتى با تنها بودنت راحت نباشى، نمیدونى
آدمت رو از روى عشق انتخاب کردى یا از
روى تنهایى.
&&&&&
آدم شکـسـته رو نمـیشه با حرف چسبونـد بـه هـم!!!
&&&&&
از هـمه فرار مـیکـردم در حالی کـه خودم جزئی از اونا بودم!
&&&&&
اول خوب فکـراتو بکـن بعد حرف نزن!
&&&&&
آره یه بارم خاسـتم دسـتشو بگیرم دسـتم از بدنش رد شد و از خواب بیـدار شدم!
&&&&&
انقد از خورشیـد متنفرم کـه اگه گیاه بودم با فتوسنتز نکـردن خودکـشی مـیکـردم!
&&&&&
من: “خسـته از حمل ۶۰ کـیلو گوشت و اسـتخوان در جلد آدمـیزاد”
&&&&&
مثل بچگیام کـه دسـتامو پشتم قایم مـیکـردم و فکـر مـیکـردم کـسی نمـیـدونه دسـت دارم تو رو تو قلبم قایم کـرده بودم!
متن های استوری اینستاگرام
&&&&&
مرسی کـه این هـمه نیسـتی و تموم نمـیشی!
&&&&&
من حتی یه بار با جمله ی ” از حالت جامد بـه مـایع تبدیل شد” هـم بغض کـردم!
&&&&&
هـمه مـیخواسـتنـد توی خواب بمـیرنـد
امـا او مـیخواسـت توی خواب زنـدگی کــنـد
&&&&&
تصمـیم گرفته بود سیگار را ترک کــنـد
لای انگشتانش یکـ سیگار شکـسـته بود
آن سیگار من بودم!
&&&&&
جای خالی خودمو بیشتر از بقیه کـنارم حس مـیکــنم!
&&&&&
من:”یه تومور بدخیم در حال رشد توی زنـدگی”
&&&&&
تاریکـ بود!
هـمه چیز زیبا بود!!
چون هیچ چیز دیـده نمـیشد!!!
&&&&&
آدم اسـت دیگر…
گاهی برای مـانـدن…
نیاز بـه مواد نگهدارنـده دارد