توضیح مفــهوم مــرگ برای کــودکان ،مــرگ برای کــودک
بــچه ها در سنین ابتدایی درک درستی از واقعیت، داســتان، تاریخ و تخیل ندارند و نمی توانند اینها را بخوبی از هم تفکیک کنند.تعریف کردن مــرگ بــه شکلی کــه گویی شخصیتی انسانی دارد و بــه دنبال آدم ها میاید میتواند برای بــچه بــه کابوسی دائمی بدل شود. زمانی بــچه می پذیرد مادربزرگ پیش فرشته هاســت، برای این کــه تخیل وی میتواند هــمه چیز را در زمان حال با جزئیات بسازد؛ ولی این حادثه زیاد طول نمی کشد و بزودی وی بــه دنبال دلیل خواهد بود. در این مقاله ” توضیح مفهوم مرگ برای کودکان ” را یاد میگیریم.
چنانچه پسر چهار ساله تان از شما بپرسد:« مادربزرگ، بــه کجا رفته و من دوباره کی وی را خواهم دید؟» چه جوابی خواهید داد؟ این حالت شما را سردرگم خواهد کرد و بــه دروغ پناه خواهید برد؟
آنچه باید بدانیم این اســت کــه گمراه کردن بــچه، وی را از فکر کردن در مورد فرد وفات یافته منصرف نخواهد کرد بلکــه سبب میشود بــچه ، دیگر بــه اطرافیان خود اطمینان نداشــه باشد و آن ها را اشخاص دروغگویی بداند. بدین ترتیب بــهتر اســت مــرگ عزیز خود را از بــچه مخفی نکنید و باتوجه بــه سن و سال بــچه و میزان درک و فهم وی، مسأله مــرگ را برایش توضیح دهید. بــچه در هر سن و در هر موقعیتی کــه باشد از مــرگ اطرافیان خود بسیار آشفته و ناراحت خواهد شد. بدین ترتیب بــه احوالات وی توجه کافی داشــه باشید تا دچار بیماری افسردگــــی و اســترس نشود.
مــرگ را صادقانه توضیح دهید و نه داســتانی!
قرار نیست برای بــچه یک قصه و داســتان حماسی تعریف کنید. وی تنها باید با معنای مــرگ اشنا شود و باید با حقیقت مــرگ رابطه برقرار کند. صریح باشید و از واژه مــرگ یا فوت اســتفاده کنید. نباید از جملاتی مثل “اکنون وی رفته و دیگر برنمیگردد” یا “او ما را ترک کرد” اســتفاده کنید. مــرگ یک اتفاق دردناک اســت ولی هیچوقت نباید برای بــچه بــه عنوان یک تابو تعریف شود کــه نباید از آن سخن گفت. یک تعریف ناقص همان طور کــه ذهن شما را درگیر می کند می تواند بــچه را آشفته کرده و وی را دچار ناراحتی کند و باتوجه بــه این کــه او از شما این جملات را شنیده خیال می کند سوال دوباره آن و یا پرسیدن از دیگران در خصوص مــرگ خطا و اشتباه اســت.
پاسخ دادن بــه سوالات کــودکان
بــه سؤالات کــودک پاسخ دهید. کنجکاوى کــودکان درباره مــرگ یک امر عادى اســت و نباید از سؤالات آنها فرار کرد، بلکــه بــهتر اســت از فرصت پیش آمده اســتفاده کرده و بــه کــودک کمک کنیم تا بتواند با مسأله از دست دادن دیگران روبرو بشود. جوابهاى آسان و کوتاه عرضه کنید. کــودکان قدرت درک اطلاعات پیچیده و سنگین را ندارند. بنابراین سعى کنید براى توضیح مــرگ وارد جزئیات و بحثهاى پیچیده آن نشوید. آنچه براى کــودکان بخصوص زیر ۵ سال درک بــهترى دارد، توضیح مــرگ بــه عنوان توقف تمام کارهاى جسمانى اســت.
مثلا بــه او گفته شود مردن این گربــه یعنى اینکــه او دیگر راه نمىرود یا غذا نمىخورد و چیزى را نمىبیند و هیچ دردى را احساس نمىکند و جسم آن دیگر کار نمىکند. کــودکان نیاز دارند در مورد خودشان اطلاعاتى داشــه باشند. ممکن اســت بپرسند کــه «من کى مىمیرم؟» کــه در جواب بــهتر اســت گفته شود: «هیچ کس نمىداند کــه کى کســی مىمیرد، ولى بیشتر ما زمان خیلى خیلى زیادى زندگى مىکنیم. من مطمئنم کــه تو تا وقتى کــه خیلى پیر بشوى، زندگى مىکنى.» یا ممکن اســت کــودک بپرسد: «مامان ، تو کى مىمیرى؟» این سؤال معمولا براى اولیا خیلى تکاندهنده اســت.
عملا منظور کــودک از این نوع سؤال این اســت کــه آیا تو از من مراقبت مىکنى و یا چه کســی بعد از این از من مراقبت مىکند، بنابراین بــهتر اســت بــه کــودک گفته شود «مامان قوى و سالم اســت و خیلى خیلى وقت زیادى ، پیش تو خواهد ماند.» حتى بــه اولیا توصیه مىشود بــه کــودکان زیر ۵ سال بگویند: «مامان نمىمیرد»، «بابا نمىمیرد». بنابراین اگر اینگونه جواب بدهیم کــه «فرزند عزیزم هــمه ما یک روزى مىمیریم» براى کــودک مانند این اســت کــه بگوییم ما همین امروز مىمیریم.
سوگواری بچگانه
روان شناسان معتقدند بــچه باید بــه روش خود سوگواری کنداگر بــچه را بــه مراسم تشییع جنازه نمی برید، اجازه دهید وی هم بــه طریقی با فرد وفات یافته وداع کند. بخصوص اگر بــه هم نزدیک بوده اند.برای وی شمعی روشن کند یا با آرامش با هم درباره وی حرف بزنید . بگذارید وی هم خاطراتش را مرور و با متوفی وداع کند.
خانواده هایی کــه در آن کــودکی ، مــرگ عزیزی را تجربــه میکند در زمان سوگواری واکنشی بــه نام دوره احساسی کوتاه از خود نشان میدهند . احساسات کــودک در این دوره بصورت جهشی اســت. با انرژی زیادی آغاز میشود و خیلی زود پایان می یابد. این اتفاق دو سه بار در روز یا هفته رخ میدهد یا حتی پس از یک سال با یادآوری آن فرد تکرار میشود . نگران نباشید آرام آرام هــمه چیز عادی میشود .
قبل توضیح مفــهوم مــرگ برای کــودک تصور او را بشناسید
جالب اســت بدانید کــودکان حتی در سن پایین و از حدود ۲سالگی با مفــهوم مــرگ آشنا هستند اما آن را بــه درستی نمیشناسند. فرزند شما هنگام روبرو شدن با مــرگ حیوانات خانگی و خیابانی، در حین بازیها و داســتان با مــرگ روبرو میشوند. اما باید بدانید کــودک شما تصور کاملی مانند شما از مــرگ ندارد. کــودکان در سنین مختلف تواناییهای فکری متفاوتی دارند و بــه همین دلیل تصورشان از مــرگ هم عوض میشود.
در حدود سن ۲سالگی چون کــودک نمیتواند مفــهوم ابدیت را تصور کند، فکر میکند افرادی کــه میمیرند دوباره زنده شده و بــه دنیا برمیگردند یا آن کــه مردهها هم مانند او نیاز بــه آب و غذا دارند و درد را حس میکنند. این تصورات کــودک از خصوصیت طبیعی خود مرکزبینی طبیعی او نشات میگیرد و در سالهای بعد و حدود ۶ تا ۷سالگی تغییر میکند. پس چگونگی رفتار با کــودک و توضیحاتتان درباره مــرگ در تصحیح تصورات او و ممانعت از شکلگیری احساس اضطراب، گیجی یا ترس از مــرگ برای کــودکتان بسیار اهمیت دارد.
در مورد کاربرد واژههاى خداوند و بــهشت با احتیاط کامل رفتار کنید.
دقت کنید این مفاهیم را براى یک کــودک ۵ ساله یا حتى کوچکتر بکار مىبرید و هدف شما این اســت کــه او را آرام کنید. پس مراقب باشید او را بیشتر گیج و مضطرب نکنید. براى مثال اگر بگویید «مادربزرگ الان خیلى خوشحال اســت، چون توى بــهشت اســت.» کــودک فکر مىکند «چطور مادربزرگ واقعا خوشحال اســت اگر هــمه کسانى کــه دور و بر من هستند، این هــمه ناراحتند؟!» یا مثلا بگویید کــه «عمو آنقدر خوب بود کــه خداوند او را پیش خودش برد.» کــودک فکر مىکند اگر خدا عمو را پیش خودش برده چون خوب بوده، پس ممکن اســت مامان ، من یا هرکس خوب دیگرى را نیز پیش خودش ببرد!!» یا «اگر من هم خیلى خوب باشم، مىتوانم برم پیش خداوند و بابابزرگ را ببینم» یا اینکــه «سعى کنم کــه بــچه بدى باشم تا بتوانم بیشتر پیش بابا و مامان بمانم!» بنابراین عبارتى بکار ببرید کــه او را نگرانتر نسازد.
منتظر واکنشهاى مختلفى ازسوى کــودک باشید.
کــودکان علاوه بر احساس غم درباره مــرگ ، احساس گناه یا خشم نیز پیدا مىکنند. بخصوص اگر متوفى یک فرد نزدیک خانواده باشد. مثلا کــودک ممکن اســت فکر کند خواهرش بــه خاطر حسادتهاى او مرده اســت یا چون او خواهرش را کتک مىزده و اذیت مىکرده، مرده اســت و از این احساس بــه احساس گناه شدید برسد. گاهى ممکن اســت کــودک نسبت بــه متوفى خشمگین بشود کــه چرا او را ترک کرده و رفته، یا حتى نسبت بــه شما ، پزشکان و پرستاران احساس خشم کند.
واکنش های کــودکانه در قبال مــرگ
۱. پرخاشگری، ترس و اســترس
2. اختلال های خواب( کابوس، هراس از خوابیدن)
3. اختلال های رفتاری( جویدن ناخن، شب ادراری)
4. حس گناه، بیماری افسردگــــی و ناراحتی
5. عدم تمرکز
وقتی با مساله مــرگ روبــه رو میشوید
در شرایط دشوارى کــه خود شما از یک غم بزرگ در رنج هستید، انتظار رفتار کامل و بدون اشکال ازخود نداشــه باشید. در این مواقع ، ممکن اســت شما جلوى کــودک گریه کنید، یا جواب سوالات او را در وهله اول نداشــه باشید، کــه اینها هــمه طبیعى اســت. بنابراین از دوستان و اقوام کمک بخواهید و بــه یاد داشــه باشید هرچه شما بــه خودتان بیشتر کمک کنید تا با مسأله سوگ کنار بیایید، بــه کــودکتان نیز بیشتر مىتوانید یارى برسان
همچنین بخوانید |
فواید خلوت کردن با خود چیست و چه هنگام نیاز به تنهایی دارید |