جملات مـانـدگار کتاب هـا | پاراگراف هـای مشهور رمـان هـا و سخنان نویسندگان مشهور
مخاطبین کتاب دوســت کافه تمشک. مـا با پست جملات ماندگار کتاب ها و پاراگراف های مشهور رمان ها در کافه تمشک هـمـیشه در تلاشیم تا فرهنگ مطالعه را بـالا ببریم. برای هـمـین از کتابـهـای معروف جملات و پاراگراف هـای بـه یادمـانـدنی را برای شمـا عزیزان تهیه مـی کـنیم و در کـنـار آن هـا بـه معرفی کتاب هـا مـی پردازیم. حتی تیم ادبیات کافه تمشک برخی از کتابـهـارا کــه نسخه الکترونیکی(PDF) آن در دســترس اســت برای دانلود در بخش معرفی کتاب قرار مـی دهد. امـیدواریم این مطالب برای شمـا مفید بـاشد.
&&&& tameshkcafe &&&&
برشی از کتاب ” زنـدگی، عشق و دیگر هیچ “
نوشته ” لئو بوسکالیا “
من وجود دارم، من هســتم، من اینجا هســتم، من در حال شدن هســتم، تــنهـا من هســتم کــه زنـدگیم را مـی سازم. تــنهـا من و نه هیچ کس دیگر؛ من بـاید بـا کمبودهـا، خطاهـا و گنـاهـان و اشتبـاهـات خود رو در رو قرار گیرم. از نبودن من هیچکس بـه قدر من رنج نخواهد برد، امـا فردا روز دیگری ســت و من بـاید تصمـیم بگیرم کــه رختخواب را ترک کــرده، دوبـاره زنـدگی کـنم و اگر شکســت بخورم، نه تو را ســرزنش مـی کـنم، نه زنـدگی را و نه خدا را..
&&&& tameshkcafe &&&&
برشی از کتاب ” سمفونی مردگان “
نوشته ” عبـاس معروفی “
من نمـیدانم آیا مـادرش هـم او را بـه انـدازه من دوســت داشت؟ آیا کسی مـی توانـد بفهـمد کــه دوســت داشتــنِ او چه لذتی دارد و آدم را بـه چه ابدیتی نزدیک مـی کـنـد؟ آدم پر مـی شود. جوری کــه نخواهد بـه چیز دیگری فکــر کـنـد. نخواهد دلش برای آدم دیگری بلرزد و هیچ گاه دچار تردید نشود.
&&&& tameshkcafe &&&&
برشی از کتاب ” خداحافظی گاری کوپر “
نوشته ” رومن گاری “
وقتی طرف آدم یک دختر خوشگل بـاشد ، کار آسان تر اســت
زشت هـا هـمـیشه نـاز مـی کـننـد تا نشان دهنـد کــه خیلی هواخواه دارنـد…
&&&& tameshkcafe &&&&
هـمه مـا آدمهـا مطالعه مـی کـنیم و بـه آن نیاز داریم. امـا گاهی مطالعه بخشی از زنـدگی یک فرد اســت. بـه قول بزرگی کــه مـی گفت کسی کــه مطالعه مـیکـنـد هزاران بـار زنـدگی مـی کـنـد واقعا هـمـین اســت. من خودم بـه شخصه بـا مطالعه انواع زنـدگی هـارا تجربـه مـی کـنم و بـا مسائلی کــه شاید تا آخر عمر برایم اتفاق نیفتد دســت و پنجه نرم مـی کـنم. در انواع داســتان و وقایع ســرک مـی کشم و این یک امتیاز برایم محسوب مـی شود. شمـا هـم مـی توانید بـا خوانـدن کتاب هـای متــنوع این فرصت را بـه خود بدهید کــه تجربیات جدیدی را بدون هزینه کسب کـنید.
&&&& tameshkcafe &&&&
حمـاقت انسان دین را آفرید و دین حمـاقت انسان را جاودانه کــرد.
سخنی از ” کارل مـارکس ”
&&&& tameshkcafe &&&&
جملات ماندگار کتاب ها و سخنان نویسندگان مشهور
برشی از کتاب ” برای آن بـه سوی تو مـی آیم “
نوشته ” جی پی واسونی “
در مـیان کارهـاى روزانه و در غوغا و جنجال زنـدگى دوبـاره و دوبـاره لحظه ایى مکث کنید.
خاموش بـاشید و بگذارید که آرامش خدا در شمـا جارى شود.
&&&& tameshkcafe &&&&
برشی از کتاب ” وقتی نیچه گریســت “
نوشته ” اروین دی یالوم”
برای اینکــه دو نفر برای هـم خوب بـاشنـد،
هر کدام بـاید ابتدا برای خود خوب بـاشد.
تا موقعی کــه متوجه تــنهـایی خود نشویم،
از دیگری بـه عنوان سپری در مقابل تــنهـایی اســتفاده مـی کـنیم.
فقط کسی کــه بتوانـد مثل عقاب شجاعانه زنـدگی کـنـد،
قادر اســت بـه دیگری عشق پیشکش کـنـد…
&&&& tameshkcafe &&&&
برشی از کتاب ” گریز دلپذیر “
نوشته ” آنـا گاوالدا “
گاهی بی هیچ بـهـانهای کسی را دوســت داری ، امّا گاهی بـا هزار دلیل هـم نمـیتوانی یکی را دوســت داشته بـاشی!
&&&& tameshkcafe &&&&
برشی از کتاب ” انسان موجودی یکــروزه “
نوشته ” اروین دی یالوم “
انسان هـا از رابطه بوجود مـی آینـد
در رابطه رشد مـی کـننـد
در رابطه آسیب مـی بیننـد
و در رابطه ترمـیم مـی شونـد.
هـمه چیز بـه رابطه هـا مربوط اســت!
&&&& tameshkcafe &&&&
برشی از کتاب ” درمـان شوپنهـاور “
نوشته ” اروین دی یالوم “
بـا ادب و مهربـانی مـیتوانید مردم را قابل انعطاف و اطاعت پذیر سازید ، تاثیر ادب در طبیعت انسان مـاننـد اثر گرمـا بر موم اســت!
&&&& tameshkcafe &&&&
جملات ماندگار کتاب ها
برشی از کتاب ” فراتر از بودن “
نوشته ” کــریســتین بوبن “
من یاد گرفته ام کــه هیـچ فرقی نمـیکـنـد چه قدر خوب و وفادار بـاشم، زیرا هـمـیشه کسانی هســتــنـد کــه لیاقتش را نـدارنـد! من آموختهام کسانی را کــه دوســتشان دارم، خیلی زود از دســت مـیدهـم و کسانی را کــه بود و نبودشان برایم اهـمـیتی نـدارد، هـمـیشه در کـنـارم خواهـم داشت ! ولی هرگز فلسفهی هیچکدامشان را در نیافتم…
&&&& tameshkcafe &&&&
برشی از کتاب ” برادران کارامـازوف “
نوشته ” فئودور داســتایوفسکی “
شروع کــرد بـه آموختــن کتاب مقدس بـه او. امـا آین آموختــن راه بـه جایی نبرد
در درس دوم یا سوم؛ پســرک نـاگهـان نیشش را بـه خنـده بـاز کــرد… گریگوری؛کــه از زیر عینک نگاه تهدید آمـیزی بـه او مـی انـداخت پرسید برای چه مـیخنـدی؟
پســرک گفت:آه هیچی خدا روشنـایی را روز اول افرید؛و خورشید و مـاه و ســتارگان را بـه روز چهـارم؛ روز اول روشنـایی از کجا امد؟
&&&& tameshkcafe &&&&
برشی از کتاب ” جزء از کل “
نوشته ” اســتیو تولتز “
تــنهـا چیزی کــه مـی تونم بـهت بگم اینه کــه هیچ چیزی مثل احساس گنـاه روح آدم رو نمـی خوره…
&&&& tameshkcafe &&&&
برشی از کتاب ” گوشه نشینـان آلتونـا “
نوشته ” ژان پل سارتر “
نه مـیتوانیم بمـیریم، نه مـیتوانیم زنـدگی کـنیم.
نه مـیتوانیم هـمدیگر را ببینیم نه مـیتوانیم هـمدیگر را ترک کـنیم.
بـه تــنگنـای عجیبی افتادهایم!
&&&& tameshkcafe &&&&
برشی از کتاب ” سفر بـه انتهـای شب “
نوشته ” لویی فردینـان سلین “
آدم بـه ســرعت پیر مـیشود، آن هـم بدون اینکــه بـازگشتی در کار بـاشد. وقتی بدون اراده بـه بدبختی آن عادت کــردی و حتی دوســتش داشتی، آنوقت متوجه قضیه مـیشوی. طبیعت از تو قویتر اســت. تو را در قالبی امتحان مـیکـنـد و آنوقت دیگر نمـیتوانی از آن بیرون بیایی. نقشت و ســرنوشتت را بدون اینکــه بفهـمـی کم کمک جدی مـیگیری و بعد وقتی ســر برمـیگردانی، مـیبینی کــه دیگر برای تغییر وقتی نیســت. ســر تا پا دلشوره شدهای و برای هـمـیشه بـه هـمـین شکل ثابت مـانـدهای.
مخاطبین کتاب دوســت کافه تمشک. امـیدوارم این مطلب و پاراگراف هـا و جملات زیبـای کتاب هـای مشهور از نویسنـدگان بزرگ شمـارا مشتاق کــرده بـاشد تا چنین کتاب هـایی را بخوانید. حتمـا یکی از این عنـاوین شمـارا مجذوب نوع نوشته خود کــرده اســت. شمـارا دعوت مـی کـنم تا برخی کتاب هـا کــه در زیر معرفی شده اســت را نیز مطالعه کـنید.